ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حمیدرضا آصفی، سخنگوی پیشین وزارت خارجه در گفتوگو با «ایران»:
باید از فضای جدید امریکا استفاده کنیم
احسان بداغی
خبرنگار
حمیدرضا آصفی، سخنگوی پیشین وزارت خارجه معتقد است در برابر جابه جایی قدرت در کاخ سفید نه باید ذوق زده شویم و نه دچار افراط و تفریط بلکه باید متناسب با اتفاق افتاده سیاست و تاکتیک خود را با این رویداد تنظیم کنیم. این یعنی آنکه آصفی هم بر تفاوتهای بین جو بایدن دموکرات و دونالد ترامپ جمهوریخواه اذعان دارد و بر همین اساس پیشنهاد میدهد که ما در ایران باید متناسب با سیاستهای هر کدام از آنها، برنامهریزی و شیوه مواجهه متفاوتی داشته باشیم.
انتخابات امریکا با همه حرف و حدیثها به پایان رسید و جو بایدن منتخب مردم شد. ارزیابی شما از این انتخابات و نتیجه آن چیست؟ ناظر به تفاوت داشتن یا نداشتن بایدن با ترامپ چه نظری دارید ؟
اولاً انتخابات امریکا انتخابات جالبی بود. کشوری که همیشه در انتخابات دیگران مداخله میکند و نظر میدهد و همیشه به دیگران اتهام میزند، حالا خودش به همین داستان دچار شد. به هر حال یا حرفهای آقای بایدن درست بوده یا ترامپ؛ هر کدام باشد نشان میدهد که امریکا دچار ضعف اخلاقی، انحطاط سیاسی و مشکلات فراوانی است. به نظرم این انتخابات وضعیتی را به وجود میآورد که زین پس امریکاییها حداقل ادعاها درباره انتخابات دیگر کشورها را رها کنند. از این نظر اتفاق خوبی بود.
نکته دوم سقوط یک متوهم یعنی آقای ترامپ بود. من فکر میکنم همه آنهایی که ایران را دوست دارند از این حادثه خوشحال شدهاند. به دلیل اینکه او بانی فشار حداکثری بود، ضرر و زیانهایی به مردم ما خصوصاً در ابعاد انسانی زد که در رأس آنها محدودیت مبادله دارو در شرایط سخت کرونا بود. مهمتر اینکه او قاتل شهید سلیمانی بود، یعنی کسی که سردار این کشور را ترور کرد و به آن هم افتخار کرد. به هر حال رفتن آقای ترامپ اتفاق خوبی بود و ما میبینیم که حتی اروپاییها هم از این تحول استقبال کردند، چون اروپا هم از ترامپ خسته شده بود.
اما درباره تفاوتهای این دو که سؤال شما درباره آن بود. واضح است که بین آقای ترامپ و بایدن فرق وجود دارد، همان طور که بین هر دو پدیده دیگری فرق است. حتی میشود گفت که بین دو سیاستمدار از یک حزب واحد هم فرق است. مثلاً مگر بین بوش و ترامپ فرق نبود؟ بین اوباما و کلینتون فرق نبود؟ بین مک کین و ترامپ فرق نبود؟ اما این تفاوت به معنای بهتر بودن یکی و بدتر بودن دیگری نیست. ما اگر خودمان را گرفتار کنیم بین بهتر و بدتر بودن اینها در بازی طرف مقابل افتادهایم. ما باید بدانیم که اینها با هم فرق دارند و با هر کدام باید با سیاست، شیوه و تاکتیک و روش متفاوتی برخورد کنیم.
یعنی آقای بایدن به عنوان یک دموکرات روشهای متفاوتی با ترامپ دارد، اگر چه ممکن است در استراتژی یکسان باشند. این دو موضوع را اگر متوجه باشیم یعنی اینکه اینها با هم فرق دارند و البته تفاوت آنها به معنی خوب بودن یا بد بودن آنها نسبت به دیگری نیست، میتوانیم سناریو و نسخه متناسب با شرایط خودمان را ارائه بدهیم و منفعت خودمان را تأمین کنیم. بنابراین تغییر تاکتیک و متناسب کردن سیاست ما در قبال امریکا به واسطه تغییری که در کاخ سفید صورت گرفته، یک ضرورت جدی است و به نظر نمیرسد که یک شکل دیدن بایدن و ترامپ بتواند منافع ملی ما را تأمین کند. چنین نگاهی فقط یک انفعال سیاسی است و نتیجهاش هم از دست دادن امکان اقدام فعالانه برای تأمین این منافع توسط ایران است در واقع هم نگاهی که در پی القای این است که بایدن و ترامپ با هم فرقی ندارند، یک نگاه اشتباه است و هم نگاهی که میگوید بایدن بهتر از ترامپ است.
با توجه به این تفاوتی که اشاره کردید به نظر شما ایران باید در قبال امریکای بایدن چگونه رفتار کند؟ به عبارتی تفاوت رفتار ایران در قبال دولت و سیاستهای بایدن در چه مؤلفههایی باید با دوران ترامپ فرق داشته باشد؟ مضافاً اینکه پیشبینی میکنید بایدن با چه سیاستی در قبال ایران ظاهر شود؟
آقای بایدن با ایرانیها تماسهای زیادی داشته. از قبل از حضور آقای دکتر کمال خرازی در نیویورک یعنی زمان آقای نژادحسینیان این تماسها شروع شد و تا دوره آقای ظریف استمرار یافت. یعنی آقای بایدن با سفرای ایران در سازمان ملل ملاقاتهای زیادی داشت که البته با مجوزهای موردی از سوی مقامات ارشد نظام صورت میگرفت. لذا بایدن ایرانیان را بهتر از آقای ترامپ میشناسد و با سابقه مسائل بین دو طرف کاملاً آشنا است. مذاکرات برجام هم این آشنایی را تقویت کرد. یعنی او میداند با چه کشوری، با چه پیشینهای و با چه مسائلی در این خصوص مواجه است. ضمن اینکه سابقه عملیاتی فشار حداکثری را هم دیده و میداند این سیاست جواب نمیدهد. در دوره آقای ترامپ، به درستی رهبری فرمودند ما با این دولت مذاکرهای نداریم. اگر آقای بایدن درسی که از کارنامه ناموفق آقای ترامپ و همین طور مذاکرات برجام گرفته، پیاده کند قطعاً میتوانیم وارد فضای تازهای شویم. اینکه نهایتاً چه میشود، قطعاً الان معلوم نیست اما آقای بایدن از یک سو هم میراثدار دولت اوباما است که یکی از بزرگترین دستاوردهایش معاهده برجام بود. بنابراین اصلاً دور از ذهن نیست که بخواهد این میراث را زنده کند. اما چگونه میخواهد این کار را بکند، این یک بحث دیگری است. اینکه میخواهد شرط جدید بگذارد، از ایران امتیاز بیشتر بگیرد، از موقعیت سوء استفاده کند و یا چیز دیگری، یک بحث متفاوت است.
اما درباره وضعیت خودمان باید بگویم برخی مواضع اصلاً خوب نیست. اینکه برخی با اشتیاق فراوان درباره بازگشت امریکا به برجام و مذاکره جدید و این چیزها حرف میزنند، به سود ما نیست. من معتقدم امریکاییها به اندازه کافی مشتاق احیای برجام در دوره بایدن خواهند بود. اگر ما هم خود را مشتاق نشان دهیم، نرخ مذاکره و امتیاز گرفتن بالا میرود. این واقعیت است که آمدن آقای بایدن یک جو روانی مثبت به وجود آورده است و داریم آثار آن را روی قیمتها خصوصاً در بازار دلار و سکه میبینیم. ولی باید بدانیم این جو روانی دائمی نیست و نباید اسیر آن شویم. ما باید بیشتر به مسائل داخل بپردازیم. بالاخره آقای بایدن روشهای متفاوتی با آقای ترامپ در سیاست خارجی دارد، یعنی شک نکنید کشورهایی نظیر امارات و سعودیها ناراحت هستند. اگر نگاه آقای بایدن به منطقه ما با ترامپ فرق نکند، حتماً روش او فرق خواهد کرد. اینها جاهایی است که ما میتوانیم به نفع خودمان استفاده کنیم و متوجه باشیم که با امریکای متفاوتی از آن امریکایی که در دوره ترامپ دیدیم، مواجه هستیم.
اما برای استفاده در این زمینهها باید از ذوقزدگی پرهیز کنیم، علامت غلط ندهیم و هم اینکه نرخ مذاکره را دست خودمان نگه داریم تا بالا و پایین کردن آن دست خودمان باشد نه طرف مقابل. بالاخره امریکا یکسری استراتژی و ساختار و نهاد و لابیهای مختلف دارد که مجموعه آنها سیاست امریکا را تشکیل میدهد و فقط رئیس جمهوری تنها نیست. اگر چه رئیس جمهوری تأثیر زیادی دارد. درست مثل خودمان که رئیس جمهوری در سیاستها و خط و ربطها تأثیر خیلی زیادی دارد اما نظرش همه چیز نیست و حرف آخر را نمیزند. اگر ما مجموعه این مسائل را ببینیم آن وقت است که میتوانیم طراحی خوبی داشته باشیم. ضمن اینکه آقای بایدن به لحاظ اجرایی میراثدار دولتی است که بیشترین ضررها را به ما زده و موانع زیادی ایجاد کرده. باید ببینیم بایدن با اینها چه خواهد کرد و چقدر زورش به این موانع میرسد و چطور میتواند آنها را مهار کند. اینها سؤالات و مسائلی هست که باید در دستور کار قرار بگیرد و با بررسی دقیق آنها به موضعگیری و تعیین سیاست بپردازیم.
شما میگویید نباید برای مذاکره مجدد با امریکا عجله و شتابی صورت بگیرد. در طرف مقابل یک نگاه دیگر هست که میگوید به هیچ عنوان و در هیچ شرایطی نباید وارد گفتوگو و مذاکره شویم. برخی معتقدند در همین ابتدای راه ممکن است لابیهای مخالف ایران دست به کار شوند.
آفت سیاست خارجی حداقل دو چیز است؛ اول جناحی شدن آن و دوم افراط و تفریط. سیاست خارجی یک مقوله ملی است. به همین دلیل هم سیاستهای کلان اجماعی تصمیمگیری میشوند. افراط و تفریط هم سم مهلک سیاست خارجی است. ما باید به تناسب شرایط موجود تصمیم بگیریم. یعنی اگر منافع ملی ما اقتضاء کند که با جایی مذاکره کنیم باید این اتفاق بیفتد، اگر اقتضای آن قطع رابطه است، باید این اتفاق بیفتد و همواره چشم ما به منافع ملی باشد. آقای بایدن آمده است و ما باید ببینیم او میخواهد چگونه رفتار کند. اگر او نشان دهد که میخواهد ورقی را که ترامپ زده بود برگرداند و شرایط جدیدی ایجاد کند، خب ما هم باید فعالانه وارد شویم. یعنی باید بر اساس شرایط جدید، تصمیمگیری جدید کنیم. من معتقدم باید قدری صبر کنیم و ببینیم که بایدن میخواهد چگونه کار ترامپ را جبران کند. مثلاً آیا فرضاً راجع به تحریمها تصمیمگیری میکند؟ آیا برای بازگشت به برجام حاضر است محدودیتهای اعمال شده علیه ما را لغو کند؟
اتفاقاً یک سؤال اصلی همین است. شما پیشبینی میکنید او در عمل چگونه رفتار کند؟
احتمالاً محدودیتهایی که ترامپ برای لغو روادید چند کشور مسلمان و از جمله ایران وضع کرده بود را بر خواهد داشت. یا فکر میکنم تحریم ویزای سیاسی مقامات ایران را هم بر خواهد داشت. اما مهم زمینههای دیگری است که ترامپ تحریم کرده بود. مسأله این است که بایدن میخواهد از اینها بهعنوان ابزار فشار و کارت بازی، استفاده کند یا خیر؟ به هر حال من فکر نمیکنم بایدن خیلی راحت بخش زیادی از فشارها را با سرعت کم کند.
فکر میکنید رفتار او در این زمینه به چه چیزی بستگی دارد؟
به نظرم در این خصوص معادله خیلی چند مجهولی است. آقای بایدن الان فکر میکند ایران در نقطه ضعف قرار دارد و میتواند امتیاز زیادی بگیرد. یعنی فکر میکند اقتصاد خرابی داریم، مردم خستهای داریم و نگاهمان به بیرون است. ما باید به گونهای رفتار کنیم که این تصورات را کنار بزنیم و رفع کنیم. اگر این کار را کردیم آن وقت ایشان در برخی زمینهها حتماً قدمهایی برمیدارد. باید صبر کرد و دید که تا آن موقع چه تحولاتی رخ میدهد. چون تا آن روز هنوز ترامپ هست و معلوم نیست که چه حرکتهایی انجام دهد. ضمن اینکه ترامپ ساختارها را نیز در امریکا به هم ریخت و این مسائل بحث بازگشت به برجام را پیچیده میکنند. لذا ما نباید خیلی زیاد ذوقزده شویم و البته متوجه باشیم که باید از برخی فضاهایی که در دوره بایدن هم ایجاد میشود سود ببریم. یعنی نگذاریم که خلأ حضور و انفعال ما باعث فعال شدن رقبا و مخالفانمان بشود. آن وقت آنها هستند که برای ما تصمیم خواهند گرفت. هم باید تحولات این صحنه را واقعبینانه نگاه کنیم و هم به دور از هر افراط و تفریط و جناحزدگی به آن واکنش نشان دهیم. الان ما در یک موقعیت بسیار مهم هستیم که نباید فرصت آن را از دست بدهیم. چون این اتفاق اگر بیفتد در آینده کار بسیار پیچیدهتر خواهد شد.
خاورمیانه و معادلات منطقه را در دوره امریکای بایدن چگونه ارزیابی میکنید؟ فکر میکنید روند تحولات به کدام سو خواهند رفت؟
اگر به مسأله رژیم صهیونیستی بپردازیم، باید گفت آقای بایدن نسبت به این رژیم کاملاً وفادار و متعهد است. شاید در جزئیات تفاوتی کند اما در کلان به همان شکل خواهد بود. در مورد دیگر کشورهای منطقه باید گفت که آنها قدری در شوک هستند اما نهایتاً پول دارند و اصلاً بعید نیست که دلارهای خود را خرج روابط جدیدی در امریکا کنند. آنها بخوبی میدانند که تغییر در کاخ سفید واقعی است و قطعاً سعی میکنند سیاست جدیدی براساس این تغییر پیریزی کنند. اما این هم یک واقعیت است که سیاست آقای بایدن در خاورمیانه حقوقبشریتر از ترامپ خواهد بود. از این جهت احتمالاً تفاوتهایی ببینیم و شاید مثلاً در موضوع یمن آثار این تغییرات ظاهر شود و شاهد تجدیدنظری باشیم.
رئیس دفتر رئیس جمهوری تأکید کرد
کاسبان تحریم شایعه نسازند
-دولت به دنبال گرانی ارز نیست قیمت فعلی را زیانبار میداند و هیچ نفعی از آن نمیبرد
- بانک مرکزی: برخی با شایعه درتلاشند تا نرخ بازار کاهش نیابد
رئیس دفتر رئیسجمهوری به برخی ادعاها درخصوص تمایل دولت به افزایش نرخ ارز واکنش نشان داد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، در پی شایعهسازی برخی محافل و رسانهها مبنی بر مانعتراشی دولت در مسیر کاهش نرخ ارز، محمود واعظی این ادعا را کاملاً غلط خواند و گفت: این ادعایی است که هر چند وقت یکبار از سوی برخی محافل علیه دولت مطرح میشود در حالی که هم طراحان و هم منتشرکنندگان آن میدانند چنین حرفی چقدر غلط، متناقض و بیاساس است.
رئیس دفتر رئیسجمهوری در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی دولت به برخی ادعاها درخصوص تمایل دولت به افزایش نرخ ارز واکنش نشان داد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، در پی شایعهسازی برخی محافل و رسانهها مبنی بر مانعتراشی دولت در مسیر کاهش نرخ ارز، محمود واعظی این ادعا را کاملاً غلط خواند و گفت: این ادعایی است که هر چند وقت یکبار از سوی برخی محافل علیه دولت مطرح میشود در حالی که هم طراحان و هم منتشرکنندگان آن میدانند چنین حرفی چقدر غلط، متناقض و بیاساس است.
واعظی با بیان اینکه از زمان خروج امریکا از برجام، دولت مستمراً در دو جبهه جنگیده است، خاطرنشان کرد: دولت از یکطرف با تحریمهای بیسابقه امریکا مقابله کرده تا جنگ اقتصادی تمامعیاری که علیه ایران آغاز کردند، خنثی شود و از طرف دیگر در تمام این مدت با سوداگران و کاسبانی که از شرایط تحریمی ارتزاق میکنند، در نبرد بوده است. وی افزود: این سوداگران تحت هر شرایطی به دنبال مطامع خود هستند و برای این کار ابایی از بیثباتسازی اقتصاد و ایجاد تنش و نوسان در بازارهای مختلف ندارند.
به همین منظور همیشه در راستای موفق نشدن سیاستهای ثباتساز و کنترلی دولت حرکت میکنند. رئیس دفتر رئیسجمهوری تأمین کالاهای اساسی مورد نیاز مردم و تأمین مواد اولیه کارخانجات را دو سیاست مبنایی دولت در سالهای تحریم دانست و خاطرنشان کرد: دولت همواره تلاش کرده کالاهای اساسی مورد نیاز مردم اولاً به وفور و ثانیاً با قیمت منطقی به دست آنها برسد، از سوی دیگر به دنبال این بوده که با تأمین مواد اولیه کارخانجات، چرخ تولید در کشور متوقف نشود.
این عضو کابینه تدبیر و امید افزود: ادعای تمایل دولت به گرانی ارز در درون خود دارای تناقض است. دولتی که تمام هموغم خود را بر کنترل قیمت کالاهای اساسی و تأمین مواد اولیه کارخانهجات قرار داده، چطور ممکن است متمایل به افزایش نرخ ارز باشد. دولت نه تنها از گرانی ارز هیچ نفعی نمیبرد، بلکه بارها کرده که نرخ فعلی ارز را غیرواقعی و زیانبار میداند. واعظی طرح چنین ادعایی علیه دولت را کاملاً مغرضانه دانست و اذعان داشت: این تحلیل مغرضانه زاییده ذهن کاسبان تحریم و سوداگرانی است که به دنبال متلاطم کردن جو بازارهای مختلف و انحراف افکار عمومی هستند.
رئیس دفتر رئیسجمهوری در پایان خاطرنشان کرد: دولت همواره به دنبال ثبات در اقتصاد، مبارزه با تورم، کاهش فشارهای معیشتی به مردم و رونق تولید بوده و از همین منظر، همیشه تلاش کرده از نرخهای غیرواقعی ارز فاصله گرفته و به سوی قیمت واقعی و همخوان با واقعیتهای اقتصادی کشور حرکت کنیم.
رئیس دفتر رئیسجمهوری در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی دولت به برخی ادعاها درخصوص تمایل دولت به افزایش نرخ ارز واکنش نشان داد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، در پی شایعهسازی برخی محافل و رسانهها مبنی بر مانعتراشی دولت در مسیر کاهش نرخ ارز، محمود واعظی این ادعا را کاملاً غلط خواند و گفت: این ادعایی است که هر چند وقت یکبار از سوی برخی محافل علیه دولت مطرح میشود در حالی که هم طراحان و هم منتشرکنندگان آن میدانند چنین حرفی چقدر غلط، متناقض و بیاساس است.
واعظی با بیان اینکه از زمان خروج امریکا از برجام، دولت مستمراً در دو جبهه جنگیده است، خاطرنشان کرد: دولت از یکطرف با تحریمهای بیسابقه امریکا مقابله کرده تا جنگ اقتصادی تمامعیاری که علیه ایران آغاز کردند، خنثی شود و از طرف دیگر در تمام این مدت با سوداگران و کاسبانی که از شرایط تحریمی ارتزاق میکنند، در نبرد بوده است. وی افزود: این سوداگران تحت هر شرایطی به دنبال مطامع خود هستند و برای این کار ابایی از بیثباتسازی اقتصاد و ایجاد تنش و نوسان در بازارهای مختلف ندارند.
به همین منظور همیشه در راستای موفق نشدن سیاستهای ثباتساز و کنترلی دولت حرکت میکنند. رئیس دفتر رئیسجمهوری تأمین کالاهای اساسی مورد نیاز مردم و تأمین مواد اولیه کارخانجات را دو سیاست مبنایی دولت در سالهای تحریم دانست و خاطرنشان کرد: دولت همواره تلاش کرده کالاهای اساسی مورد نیاز مردم اولاً به وفور و ثانیاً با قیمت منطقی به دست آنها برسد، از سوی دیگر به دنبال این بوده که با تأمین مواد اولیه کارخانجات، چرخ تولید در کشور متوقف نشود.
این عضو کابینه تدبیر و امید افزود: ادعای تمایل دولت به گرانی ارز در درون خود دارای تناقض است. دولتی که تمام هموغم خود را بر کنترل قیمت کالاهای اساسی و تأمین مواد اولیه کارخانهجات قرار داده، چطور ممکن است متمایل به افزایش نرخ ارز باشد. دولت نه تنها از گرانی ارز هیچ نفعی نمیبرد، بلکه بارها کرده که نرخ فعلی ارز را غیرواقعی و زیانبار میداند. واعظی طرح چنین ادعایی علیه دولت را کاملاً مغرضانه دانست و اذعان داشت: این تحلیل مغرضانه زاییده ذهن کاسبان تحریم و سوداگرانی است که به دنبال متلاطم کردن جو بازارهای مختلف و انحراف افکار عمومی هستند.
رئیس دفتر رئیسجمهوری در پایان خاطرنشان کرد: دولت همواره به دنبال ثبات در اقتصاد، مبارزه با تورم، کاهش فشارهای معیشتی به مردم و رونق تولید بوده و از همین منظر، همیشه تلاش کرده از نرخهای غیرواقعی ارز فاصله گرفته و به سوی قیمت واقعی و همخوان با واقعیتهای اقتصادی کشور حرکت کنیم.
آمار کرونا رکورد میزند
هر 8 ثانیه یک مبتلا / هر 23 ثانیه یک بستری
458 نفر جان باختند
در پی اعلام استاندار تهران مبنی بر اجرای طرح جدید محدودیتهای تردد از ساعت 21 در کلانشهر تهران که قرار بود به احتمال زیاد از روز شنبه 24 آبان ماه آغاز شود، وزیر کشور اعلام کرد که ممنوعیت فعالیت مشاعل از ساعت ۱۸ غیر از مشاغل سطح یک اعمال میشود. همچنین طرح محدودیت تردد خودروهای شخصی بعد از ساعت ۲۱ هم در قرارگاه مطرح شد و ما ابعاد، محاسن، معایب و هزینههای این طرح را بررسی کردیم که گزارش این بررسیها را به ستاد ملی مقابله با کرونا ارائه دادهایم و هر تصمیمی که ستاد بگیرد آن را اجرا خواهیم کرد. به گزارش ایرنا، عبدالرضا رحمانی فضلی در پایان دومین جلسه قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا از آغاز طرح غربالگری عمومی و افزایش تعداد تست در استان کرمانشاه به عنوان نخستین استان کشور خبر داد و گفت: رعایت پروتکلها، انضباط و فاصله اجتماعی که در دو هفته گذشته به ۴۶ درصد رسیده بود، اکنون به ۷۰ تا ۷۵ درصد رسیده است.
او گفت: بنای قرارگاه این است که از ظرفیتهای همه مردم و همه جغرافیای کشور و ساختار اداری استفاده کنیم. بر این اساس مقرر شد استانها، شهرستانها، شهرها و بخشداریها چنین جلساتی را در قالب ستادهای استانی داشته باشند و اجرای مصوبات را به صورت دقیق پیگیری کرده و به صورت روزانه به قرارگاه گزارش دهند.
وی با اشاره به اجرای طرح غربالگری عمومی و افزایش میزان تست گفت: ما مبنا را در طرح غربالگری عمومی محلات گرفتیم و بنا براین است که محلات تقسیمبندی شود. بسیج، شهرداریها، فرمانداریها، بهداشت، هلال احمر، مساجد و مردم محل در این زمینه همکاری خواهند داشت و همه امکانات در اختیار آنها قرار گرفته است.
همچنین علیرضا رئیسی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: خبری که مبنی بر موافقت رئیسجمهوری با تعطیلی دو هفتهای تهران و مخالفت استاندار با اجرای آن مطرح شده بود، به هیچ وجه صحت ندارد.وی ادامه داد: در ستاد ملی که با ریاست رئیسجمهوری برگزار میشود، اگر از سوی کمیتهها پیشنهادی داده شود، مطرح میشود و اجماعی درباره نظرات انجام شده و سپس تصمیمگیری میشود. اگر ستاد ملی تصمیمی را اتخاذ کرده و ابلاغ شود، قطعاً لازم الاجراست و کسی نمیتواند آن را اجرا نکند.
ضمناً سخنگوی وزارت بهداشت گفت: از ظهر روز 18 آبان تا ظهر روز ۱۹ آبان ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۰ هزار و ۴۶۳ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شدند که سه هزار و ۵۷۴ نفر از آنها بستری شدند. سیما سادات لاری گفت: در طول این مدت ، ۴۵۸ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۳۸ هزار و ۷۴۹ نفر رسید.
او گفت: بنای قرارگاه این است که از ظرفیتهای همه مردم و همه جغرافیای کشور و ساختار اداری استفاده کنیم. بر این اساس مقرر شد استانها، شهرستانها، شهرها و بخشداریها چنین جلساتی را در قالب ستادهای استانی داشته باشند و اجرای مصوبات را به صورت دقیق پیگیری کرده و به صورت روزانه به قرارگاه گزارش دهند.
وی با اشاره به اجرای طرح غربالگری عمومی و افزایش میزان تست گفت: ما مبنا را در طرح غربالگری عمومی محلات گرفتیم و بنا براین است که محلات تقسیمبندی شود. بسیج، شهرداریها، فرمانداریها، بهداشت، هلال احمر، مساجد و مردم محل در این زمینه همکاری خواهند داشت و همه امکانات در اختیار آنها قرار گرفته است.
همچنین علیرضا رئیسی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: خبری که مبنی بر موافقت رئیسجمهوری با تعطیلی دو هفتهای تهران و مخالفت استاندار با اجرای آن مطرح شده بود، به هیچ وجه صحت ندارد.وی ادامه داد: در ستاد ملی که با ریاست رئیسجمهوری برگزار میشود، اگر از سوی کمیتهها پیشنهادی داده شود، مطرح میشود و اجماعی درباره نظرات انجام شده و سپس تصمیمگیری میشود. اگر ستاد ملی تصمیمی را اتخاذ کرده و ابلاغ شود، قطعاً لازم الاجراست و کسی نمیتواند آن را اجرا نکند.
ضمناً سخنگوی وزارت بهداشت گفت: از ظهر روز 18 آبان تا ظهر روز ۱۹ آبان ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۰ هزار و ۴۶۳ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شدند که سه هزار و ۵۷۴ نفر از آنها بستری شدند. سیما سادات لاری گفت: در طول این مدت ، ۴۵۸ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۳۸ هزار و ۷۴۹ نفر رسید.
برای بررسی در ستاد ملی مقابله با کرونا صورت می گیرد
ارائه طرح محدودیت تردد خودروهای شخصی از ساعت 21
از امروز غربالگری عمومی، افزایش تست کرونا و تعطیلی اصناف از ساعت 18 اجرا می شود
در پی اعلام استاندار تهران مبنی بر اجرای طرح جدید محدودیتهای تردد از ساعت 21 در کلانشهر تهران که قرار بود به احتمال زیاد از روز شنبه 24 آبان ماه آغاز شود، وزیر کشور اعلام کرد که ممنوعیت فعالیت مشاعل از ساعت ۱۸ غیر از مشاغل سطح یک اعمال میشود. همچنین طرح محدودیت تردد خودروهای شخصی بعد از ساعت ۲۱ هم در قرارگاه مطرح شد و ما ابعاد، محاسن، معایب و هزینههای این طرح را بررسی کردیم که گزارش این بررسیها را به ستاد ملی مقابله با کرونا ارائه دادهایم و هر تصمیمی که ستاد بگیرد آن را اجرا خواهیم کرد. به گزارش ایرنا، عبدالرضا رحمانی فضلی در پایان دومین جلسه قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا از آغاز طرح غربالگری عمومی و افزایش تعداد تست در استان کرمانشاه به عنوان نخستین استان کشور خبر داد و گفت: رعایت پروتکلها، انضباط و فاصله اجتماعی که در دو هفته گذشته به ۴۶ درصد رسیده بود، اکنون به ۷۰ تا ۷۵ درصد رسیده است.
او گفت: بنای قرارگاه این است که از ظرفیتهای همه مردم و همه جغرافیای کشور و ساختار اداری استفاده کنیم. بر این اساس مقرر شد استانها، شهرستانها، شهرها و بخشداریها چنین جلساتی را در قالب ستادهای استانی داشته باشند و اجرای مصوبات را به صورت دقیق پیگیری کرده و به صورت روزانه به قرارگاه گزارش دهند.
وی با اشاره به اجرای طرح غربالگری عمومی و افزایش میزان تست گفت: ما مبنا را در طرح غربالگری عمومی محلات گرفتیم و بنا براین است که محلات تقسیمبندی شود. بسیج، شهرداریها، فرمانداریها، بهداشت، هلال احمر، مساجد و مردم محل در این زمینه همکاری خواهند داشت و همه امکانات در اختیار آنها قرار گرفته است.
همچنین علیرضا رئیسی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: خبری که مبنی بر موافقت رئیسجمهوری با تعطیلی دو هفتهای تهران و مخالفت استاندار با اجرای آن مطرح شده بود، به هیچ وجه صحت ندارد.وی ادامه داد: در ستاد ملی که با ریاست رئیسجمهوری برگزار میشود، اگر از سوی کمیتهها پیشنهادی داده شود، مطرح میشود و اجماعی درباره نظرات انجام شده و سپس تصمیمگیری میشود. اگر ستاد ملی تصمیمی را اتخاذ کرده و ابلاغ شود، قطعاً لازم الاجراست و کسی نمیتواند آن را اجرا نکند.
ضمناً سخنگوی وزارت بهداشت گفت: از ظهر روز 18 آبان تا ظهر روز ۱۹ آبان ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۰ هزار و ۴۶۳ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شدند که سه هزار و ۵۷۴ نفر از آنها بستری شدند. سیما سادات لاری گفت: در طول این مدت ، ۴۵۸ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۳۸ هزار و ۷۴۹ نفر رسید.
او گفت: بنای قرارگاه این است که از ظرفیتهای همه مردم و همه جغرافیای کشور و ساختار اداری استفاده کنیم. بر این اساس مقرر شد استانها، شهرستانها، شهرها و بخشداریها چنین جلساتی را در قالب ستادهای استانی داشته باشند و اجرای مصوبات را به صورت دقیق پیگیری کرده و به صورت روزانه به قرارگاه گزارش دهند.
وی با اشاره به اجرای طرح غربالگری عمومی و افزایش میزان تست گفت: ما مبنا را در طرح غربالگری عمومی محلات گرفتیم و بنا براین است که محلات تقسیمبندی شود. بسیج، شهرداریها، فرمانداریها، بهداشت، هلال احمر، مساجد و مردم محل در این زمینه همکاری خواهند داشت و همه امکانات در اختیار آنها قرار گرفته است.
همچنین علیرضا رئیسی سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: خبری که مبنی بر موافقت رئیسجمهوری با تعطیلی دو هفتهای تهران و مخالفت استاندار با اجرای آن مطرح شده بود، به هیچ وجه صحت ندارد.وی ادامه داد: در ستاد ملی که با ریاست رئیسجمهوری برگزار میشود، اگر از سوی کمیتهها پیشنهادی داده شود، مطرح میشود و اجماعی درباره نظرات انجام شده و سپس تصمیمگیری میشود. اگر ستاد ملی تصمیمی را اتخاذ کرده و ابلاغ شود، قطعاً لازم الاجراست و کسی نمیتواند آن را اجرا نکند.
ضمناً سخنگوی وزارت بهداشت گفت: از ظهر روز 18 آبان تا ظهر روز ۱۹ آبان ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۰ هزار و ۴۶۳ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شدند که سه هزار و ۵۷۴ نفر از آنها بستری شدند. سیما سادات لاری گفت: در طول این مدت ، ۴۵۸ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۳۸ هزار و ۷۴۹ نفر رسید.
پیام وزیر خارجه ایران به همسایگان بعد از شکست ترامپ
دعوت به گفتوگو
پیام روحانی به امیر قطر تسلیم شد ظریف امروز به پاکستان میرود
ظریف: ترامپ ۷۰ روز دیگر رفته است، اما ما برای همیشه اینجا میمانیم
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
ایران بار دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه را به همگرایی برای حل و فصل اختلافات دعوت کرد. محمدجواد ظریف یک روز پس از آنکه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا مشخص کرد که دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا به عنوان چهرهای بسیار نزدیک به شماری از سران کشورهای عربی منطقه، رفتنی است، در پیامهایی که در توئیتر منتشر کرد، خطاب به همسایگان اینطور نوشت: «پیامی صادقانه به همسایگانمان: ترامپ ۷۰ روز دیگر رفته است. اما ما برای همیشه اینجا میمانیم. شرط بستن روی خارجیها برای تأمین امنیت هرگز قمار خوبی نیست». ظریف در ادامه افزود که «دست خود را برای گفتوگو جهت حل اختلافات به سوی همسایگانمان جلو میآوریم.»
ظریف یکشنبه شب هم در توئیتی به زبان عربی خطاب به همسایگان ایران نوشته بود: «ترامپ رفت؛ ما و همسایگانمان ماندیم. تکیه به بیگانگان امنیت نمیآورد بلکه امید را بر باد میدهد. دستهای خود را برای همکاری جهت تحقق منافع مشترک مردم و کشورهایمان دراز میکنیم. ما همه را به گفتوگو دعوت میکنیم چرا که تنها راه پایان دادن به اختلافات و تنشهاست. همه با هم برای ساخت آیندهای بهتر برای منطقهمان.»
دعوت اعراب همسایه به گفتوگوی منطقهای روز یکشنبه از سوی حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران نیز تکرار شد. روحانی در جلسه یکشنبه هیأت دولت تأکید کرد که جمهوری اسلامی همواره دولتها بویژه همسایگان خود را به صلح و دوستی و حسن همجواری دعوت کرده است. روحانی با بیان اینکه اکنون ناروایی سیاستهای دولت حاکم امریکا بر همگان آشکار و روش حکیمانه و حقطلبانه جمهوری اسلامی در قضاوت جهانیان به اثبات رسیده است، تصریح کرد: «ایران شرایط جدید بینالمللی را فرصت تازهای برای تفاهم، همکاری و تعامل بیشتر با همسایگان در جهت ثبات، امنیت، توسعه، تعمیق روابط حسنه و دوستی بین دولتها و ملتهای منطقه میداند».
در جلسه هیأت دولت همچنین با توجه به ابراز علاقهمندی برخی از شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری مجدد در ایران، وزارت امور خارجه موظف شد با همکاری دستگاههای اقتصادی و مشارکت فعال بخش خصوصی، نسبت به جلب سرمایهگذاری خارجی اقدام جدی کند. رئیس جمهوری در ادامه، دولت را ملزم کرد برنامه جامع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و خارجی متناسب با تحولات جدید بینالمللی را سریعاً تدوین و به هیأت وزیران ارائه دهد. روحانی خاطرنشان کرد: سیاست اصلی دولت، آسان کردن معیشت مردم، حفظ ارزش پول ملی، کاهش قیمتها، افزایش اشتغال، رشد و جهش تولید ملی و تعامل سازنده با اقتصاد جهانی است.
دعوت دوباره ایران از کشورهای عربی منطقه برای گفتوگو در حالی صورت میگیرد که به نظر میرسد نتیجه انتخابات امریکا بیش از همه برای هم پیمانان عربی این کشور گران تمام شده است.
سفر اردیبهشت ماه سال 96 ترامپ به ریاض که با استقبال کمنظیر سعودیها و رقص شمشیر او با مقامهای این کشور عربی همراه شد، آغازگر دورهای اسثتنایی میان واشنگتن و کشورهای خلیج فارس بود. روابطی که هدف کمک ترامپ به محمدبن سلمان، ولیعهد جوان عربستان برای در دست گرفتن رهبری فرآیند صلح خاورمیانه را در ازای فروش میلیاردها دلار تسلیحات امریکایی به ریاض و قراردادهای ریز و درشت دیگر دنبال میکرد.
با این حال گویا آن قرابت و خرید تسلیحات پیشرفته بیش از واقعیت، تصوری خیالی از حمایت همهجانبه امریکا از عربستان در مقابله با ایران بود که بر تندی موضعگیری مقامهای این کشور میافزود. تصوری که بیشتر به حاصل شدن برخی اقدامات بیپشتوانه و مقطعی همچون همدستی برای کارشکنی در اجرای توافق هستهای، تحریم همهجانبه قطر، گروگانگیری مقام ارشد لبنان و تلاش برای تبدیل کردن ماجرای اصابت موشکهای یمنی علیه ایران انجامید. نمیتوان انکار کرد که تلاش عربستان و همپیمانانش در پیوند دادن مسائل منطقهای و موشکی ایران با برجام و دادن بهانه مخالفت بیشتر ترامپ با این توافق، تا حدودی موفق عمل کرد و به فشارهای تحریمی بیشتر علیه ایران انجامید و علاوه بر آن عربستان و متحدانش توانستند با بهرهگیری از دلارهای نفتی خود نام ائتلاف عربی به رهبری خود را از فهرست سیاه ناقضان کودک به دلیل کشتار کودکان بیدفاع یمن، خارج کنند، اما غیر از اینها، ریاض در سطح رقابتهای منطقهای علیه تهران قدمی فراتر از رجزخوانیهای بیحاصل نرفت.
با این همه برای اعرابی که در فقدان متحدان منطقهای قدرتمند سعی در تقویت روابط خود با امریکا داشتند، هنوز کارتهای دیگری برای بازی وجود داشت. ریاض و امارات که طی سالهای اخیر با وجود همه برتریهای نظامی خود زمینگیر جنگ با مردم یمن ماندهاند، این بار تحت فشار دولت ترامپ که در آستانه انتخابات امریکا نیاز به رو کردن برگ امتیازی در سیاست خارجیاش داشت، به سمت و سوی عادیسازی رابطه با رژیم اسرائیل گام برداشتند. رویدادی که با امضای توافق سازش میان ابوظبی و تلآویو رنگ واقعیت به خود گرفت و زمینهسازی برای تکرار این اتفاق درباره عربستان هم فراهم شد. چه گمان میرفت با پیروزی ترامپ، سیلی از کشورهای عربی میانهرو هم به شرکت در این روند عادیسازی خاورمیانه، ترغیب شوند. اما تبریک زودهنگام بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل به «جو بایدن» نامزد پیروز انتخابات امریکا که با واکنش تند ترامپ هم روبهرو شد، سیلی محکمی به گوش اعرابی بود که تا آن لحظه همه تخم مرغهای خود را در سبد دولت ترامپ و همپیمان یهودیاش چیده بودند. رویدادی که به گفته سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، نشان داد قمار برای خرید امنیت از روانپریشانی که جز پول و سلاح نمیاندیشد، نتیجهای جز گذاشتن تخم مرغ در سبدی غیرقابل اطمینان نیست و این در حالی است که برخی از کشورهای همسایه همچنان به فکر خرید امنیت و وفاداری هستند و به لابیگری در کشورهای دیگر توجه میکنند.
سیاستی متفاوت در اوج تنش
به نظر میرسد که خودنمایی همپیمانان عربی امریکا دربرابر ایران در سالهای اخیر بیش از آنکه به اقدامی عملی برای کاستن از قدرت منطقهای کشورمان در میدان رقابت در حوزههای ذینفوذ بینجامد، تلاشی برای سنجش سیاست مدارای تهران و ترغیب آن به تغییر رویکرد برای تبدیل تنشهای سیاسی موجود و جنگهای نیابتی به تقابل نظامی رودررو بوده است. برخلاف انتظار اعراب، ایران درست در بحبوحه فضای پرتنش در روابط خود با ریاض و متحدان منطقهایاش که به پشتوانه دولت ترامپ دنبال میشد، واکنشی کاملاً متفاوت و البته در امتداد سیاست خارجی مسالمتآمیز دولت روحانی بروز داد. سیاستی که ابتنای آن بر فعال کردن بیشتر روابط دو جانبه و چندجانبه ایران با کشورهای منطقه و متفاوت از آنچه میشد تصور کرد پیشنهاد طرح منطقه قویتر بود. این سیاست بر ضرورت کنارگذاشتن رقابتهای مخرب و نابجا، تأکید میکرد و یادآور میشد که جز سیاست برد ـ برد راهحل منطقهای وجود ندارد و هر کشوری فکر کند قادر است بدون آسیب دیدن به منافع دیگران لطمه بزند، در خطاست.
طراحان ایرانی این ایده رسیدن به درک درست و مشترک از واقعیت موجود منطقه و راههای تحقق وضعیت مطلوب و در امتداد آن، تلاش برای ایجاد منطقه قوی به جای برتریجویی و حذف دیگر کنشگران به معنی پذیرش اصل تأمین منافع جمعی در منطقه خلیج فارس و تعمیم قاعده برد- برد به سطح این منطقه را تنها راهحل موجود برای رسیدن به ثبات و آرامش در خاورمیانه پرآشوب میدانستند. ایدهای که عملی شدن آن اینک با کنار رفتن ترامپ و تنها ماندن اعرابی که میدانند وضعیت متفاوتی را در سطح رابطه خود با رئیس جمهور دموکرات امریکا تجربه خواهند کرد، بیش از همیشه مهیا شده است. بویژه که انتظار میرود دولت «بایدن» و رهبران دموکرات کنگره به دنبال بازنگری کاملی در روابط امریکا با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باشند.
بنابراین دعوت دوباره مقامهای بلندپایه ایران از کشورهای عربی منطقه بعد از شکست ترامپ میتواند در صورت حاکم شدن عقلانیت و کنار رفتن ترسها و توهمهای حاکم بر کشورهای عربی، فرصتی برای بازگشت به ایده تأمین امنیت درونی در خاورمیانه پرتلاطم از طریق همکاری قدرتهای بزرگ آن باشد. پیام محمدجواد ظریف به کشورهای منطقه در حکم بیان حسن نیت چند باره تهران برای تقویت همکاریها و تأکید بر اشتراکات به جای برجسته کردن اختلافات و چشم دوختن به کشورهای فرا منطقهای برای نقش آفرینی در منطقه است. حالا باید دید پاسخ این کشورها به دعوت ایران چه خواهد بود.
محمدجواد ظریف قرار است امروز سفری دو روزه به پاکستان داشته باشد. تقویت همکاریهای دوجانبه قاعدتاً مهمترین دستور کار این سفر خواهد بود، با این حال یادآوری این مهم هم ضروری است که عمرانخان نخستوزیر پاکستان در یکسال گذشته بارها برای میانجیگری بین تهران و ریاض اعلام آمادگی کرده است.
اسلامآباد با هر دو کشور ایران و عربستان روابط حسنه دارد. نخستوزیر پاکستان چند روز پیش گفته بود که تلاشهایش برای نزدیکی ایران و عربستان هنوز به نتیجه رضایت بخشی نرسیده است. حالا اما پیشبینی میشود با رفتن ترامپ چه بسا ریاض در رویکردهای خود نسبت به منطقه و ایران تجدیدنظری داشته باشد.
در راستای تقویت همکاریهای منطقهای روز گذشته رضا اردکانیان، وزیر نیرو هم به عنوان رئیس کمیسیون همکاریهای مشترک اقتصادی ایران و قطر به منظور تسلیم پیام ریاست جمهوری اسلامی ایران به امیر قطر و دیدار با مقامات ارشد اقتصادی و سیاسی به دوحه سفر کرد.
خبرنگار دیپلماسی
ایران بار دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه را به همگرایی برای حل و فصل اختلافات دعوت کرد. محمدجواد ظریف یک روز پس از آنکه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری امریکا مشخص کرد که دونالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا به عنوان چهرهای بسیار نزدیک به شماری از سران کشورهای عربی منطقه، رفتنی است، در پیامهایی که در توئیتر منتشر کرد، خطاب به همسایگان اینطور نوشت: «پیامی صادقانه به همسایگانمان: ترامپ ۷۰ روز دیگر رفته است. اما ما برای همیشه اینجا میمانیم. شرط بستن روی خارجیها برای تأمین امنیت هرگز قمار خوبی نیست». ظریف در ادامه افزود که «دست خود را برای گفتوگو جهت حل اختلافات به سوی همسایگانمان جلو میآوریم.»
ظریف یکشنبه شب هم در توئیتی به زبان عربی خطاب به همسایگان ایران نوشته بود: «ترامپ رفت؛ ما و همسایگانمان ماندیم. تکیه به بیگانگان امنیت نمیآورد بلکه امید را بر باد میدهد. دستهای خود را برای همکاری جهت تحقق منافع مشترک مردم و کشورهایمان دراز میکنیم. ما همه را به گفتوگو دعوت میکنیم چرا که تنها راه پایان دادن به اختلافات و تنشهاست. همه با هم برای ساخت آیندهای بهتر برای منطقهمان.»
دعوت اعراب همسایه به گفتوگوی منطقهای روز یکشنبه از سوی حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران نیز تکرار شد. روحانی در جلسه یکشنبه هیأت دولت تأکید کرد که جمهوری اسلامی همواره دولتها بویژه همسایگان خود را به صلح و دوستی و حسن همجواری دعوت کرده است. روحانی با بیان اینکه اکنون ناروایی سیاستهای دولت حاکم امریکا بر همگان آشکار و روش حکیمانه و حقطلبانه جمهوری اسلامی در قضاوت جهانیان به اثبات رسیده است، تصریح کرد: «ایران شرایط جدید بینالمللی را فرصت تازهای برای تفاهم، همکاری و تعامل بیشتر با همسایگان در جهت ثبات، امنیت، توسعه، تعمیق روابط حسنه و دوستی بین دولتها و ملتهای منطقه میداند».
در جلسه هیأت دولت همچنین با توجه به ابراز علاقهمندی برخی از شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری مجدد در ایران، وزارت امور خارجه موظف شد با همکاری دستگاههای اقتصادی و مشارکت فعال بخش خصوصی، نسبت به جلب سرمایهگذاری خارجی اقدام جدی کند. رئیس جمهوری در ادامه، دولت را ملزم کرد برنامه جامع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و خارجی متناسب با تحولات جدید بینالمللی را سریعاً تدوین و به هیأت وزیران ارائه دهد. روحانی خاطرنشان کرد: سیاست اصلی دولت، آسان کردن معیشت مردم، حفظ ارزش پول ملی، کاهش قیمتها، افزایش اشتغال، رشد و جهش تولید ملی و تعامل سازنده با اقتصاد جهانی است.
دعوت دوباره ایران از کشورهای عربی منطقه برای گفتوگو در حالی صورت میگیرد که به نظر میرسد نتیجه انتخابات امریکا بیش از همه برای هم پیمانان عربی این کشور گران تمام شده است.
سفر اردیبهشت ماه سال 96 ترامپ به ریاض که با استقبال کمنظیر سعودیها و رقص شمشیر او با مقامهای این کشور عربی همراه شد، آغازگر دورهای اسثتنایی میان واشنگتن و کشورهای خلیج فارس بود. روابطی که هدف کمک ترامپ به محمدبن سلمان، ولیعهد جوان عربستان برای در دست گرفتن رهبری فرآیند صلح خاورمیانه را در ازای فروش میلیاردها دلار تسلیحات امریکایی به ریاض و قراردادهای ریز و درشت دیگر دنبال میکرد.
با این حال گویا آن قرابت و خرید تسلیحات پیشرفته بیش از واقعیت، تصوری خیالی از حمایت همهجانبه امریکا از عربستان در مقابله با ایران بود که بر تندی موضعگیری مقامهای این کشور میافزود. تصوری که بیشتر به حاصل شدن برخی اقدامات بیپشتوانه و مقطعی همچون همدستی برای کارشکنی در اجرای توافق هستهای، تحریم همهجانبه قطر، گروگانگیری مقام ارشد لبنان و تلاش برای تبدیل کردن ماجرای اصابت موشکهای یمنی علیه ایران انجامید. نمیتوان انکار کرد که تلاش عربستان و همپیمانانش در پیوند دادن مسائل منطقهای و موشکی ایران با برجام و دادن بهانه مخالفت بیشتر ترامپ با این توافق، تا حدودی موفق عمل کرد و به فشارهای تحریمی بیشتر علیه ایران انجامید و علاوه بر آن عربستان و متحدانش توانستند با بهرهگیری از دلارهای نفتی خود نام ائتلاف عربی به رهبری خود را از فهرست سیاه ناقضان کودک به دلیل کشتار کودکان بیدفاع یمن، خارج کنند، اما غیر از اینها، ریاض در سطح رقابتهای منطقهای علیه تهران قدمی فراتر از رجزخوانیهای بیحاصل نرفت.
با این همه برای اعرابی که در فقدان متحدان منطقهای قدرتمند سعی در تقویت روابط خود با امریکا داشتند، هنوز کارتهای دیگری برای بازی وجود داشت. ریاض و امارات که طی سالهای اخیر با وجود همه برتریهای نظامی خود زمینگیر جنگ با مردم یمن ماندهاند، این بار تحت فشار دولت ترامپ که در آستانه انتخابات امریکا نیاز به رو کردن برگ امتیازی در سیاست خارجیاش داشت، به سمت و سوی عادیسازی رابطه با رژیم اسرائیل گام برداشتند. رویدادی که با امضای توافق سازش میان ابوظبی و تلآویو رنگ واقعیت به خود گرفت و زمینهسازی برای تکرار این اتفاق درباره عربستان هم فراهم شد. چه گمان میرفت با پیروزی ترامپ، سیلی از کشورهای عربی میانهرو هم به شرکت در این روند عادیسازی خاورمیانه، ترغیب شوند. اما تبریک زودهنگام بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل به «جو بایدن» نامزد پیروز انتخابات امریکا که با واکنش تند ترامپ هم روبهرو شد، سیلی محکمی به گوش اعرابی بود که تا آن لحظه همه تخم مرغهای خود را در سبد دولت ترامپ و همپیمان یهودیاش چیده بودند. رویدادی که به گفته سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، نشان داد قمار برای خرید امنیت از روانپریشانی که جز پول و سلاح نمیاندیشد، نتیجهای جز گذاشتن تخم مرغ در سبدی غیرقابل اطمینان نیست و این در حالی است که برخی از کشورهای همسایه همچنان به فکر خرید امنیت و وفاداری هستند و به لابیگری در کشورهای دیگر توجه میکنند.
سیاستی متفاوت در اوج تنش
به نظر میرسد که خودنمایی همپیمانان عربی امریکا دربرابر ایران در سالهای اخیر بیش از آنکه به اقدامی عملی برای کاستن از قدرت منطقهای کشورمان در میدان رقابت در حوزههای ذینفوذ بینجامد، تلاشی برای سنجش سیاست مدارای تهران و ترغیب آن به تغییر رویکرد برای تبدیل تنشهای سیاسی موجود و جنگهای نیابتی به تقابل نظامی رودررو بوده است. برخلاف انتظار اعراب، ایران درست در بحبوحه فضای پرتنش در روابط خود با ریاض و متحدان منطقهایاش که به پشتوانه دولت ترامپ دنبال میشد، واکنشی کاملاً متفاوت و البته در امتداد سیاست خارجی مسالمتآمیز دولت روحانی بروز داد. سیاستی که ابتنای آن بر فعال کردن بیشتر روابط دو جانبه و چندجانبه ایران با کشورهای منطقه و متفاوت از آنچه میشد تصور کرد پیشنهاد طرح منطقه قویتر بود. این سیاست بر ضرورت کنارگذاشتن رقابتهای مخرب و نابجا، تأکید میکرد و یادآور میشد که جز سیاست برد ـ برد راهحل منطقهای وجود ندارد و هر کشوری فکر کند قادر است بدون آسیب دیدن به منافع دیگران لطمه بزند، در خطاست.
طراحان ایرانی این ایده رسیدن به درک درست و مشترک از واقعیت موجود منطقه و راههای تحقق وضعیت مطلوب و در امتداد آن، تلاش برای ایجاد منطقه قوی به جای برتریجویی و حذف دیگر کنشگران به معنی پذیرش اصل تأمین منافع جمعی در منطقه خلیج فارس و تعمیم قاعده برد- برد به سطح این منطقه را تنها راهحل موجود برای رسیدن به ثبات و آرامش در خاورمیانه پرآشوب میدانستند. ایدهای که عملی شدن آن اینک با کنار رفتن ترامپ و تنها ماندن اعرابی که میدانند وضعیت متفاوتی را در سطح رابطه خود با رئیس جمهور دموکرات امریکا تجربه خواهند کرد، بیش از همیشه مهیا شده است. بویژه که انتظار میرود دولت «بایدن» و رهبران دموکرات کنگره به دنبال بازنگری کاملی در روابط امریکا با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باشند.
بنابراین دعوت دوباره مقامهای بلندپایه ایران از کشورهای عربی منطقه بعد از شکست ترامپ میتواند در صورت حاکم شدن عقلانیت و کنار رفتن ترسها و توهمهای حاکم بر کشورهای عربی، فرصتی برای بازگشت به ایده تأمین امنیت درونی در خاورمیانه پرتلاطم از طریق همکاری قدرتهای بزرگ آن باشد. پیام محمدجواد ظریف به کشورهای منطقه در حکم بیان حسن نیت چند باره تهران برای تقویت همکاریها و تأکید بر اشتراکات به جای برجسته کردن اختلافات و چشم دوختن به کشورهای فرا منطقهای برای نقش آفرینی در منطقه است. حالا باید دید پاسخ این کشورها به دعوت ایران چه خواهد بود.
محمدجواد ظریف قرار است امروز سفری دو روزه به پاکستان داشته باشد. تقویت همکاریهای دوجانبه قاعدتاً مهمترین دستور کار این سفر خواهد بود، با این حال یادآوری این مهم هم ضروری است که عمرانخان نخستوزیر پاکستان در یکسال گذشته بارها برای میانجیگری بین تهران و ریاض اعلام آمادگی کرده است.
اسلامآباد با هر دو کشور ایران و عربستان روابط حسنه دارد. نخستوزیر پاکستان چند روز پیش گفته بود که تلاشهایش برای نزدیکی ایران و عربستان هنوز به نتیجه رضایت بخشی نرسیده است. حالا اما پیشبینی میشود با رفتن ترامپ چه بسا ریاض در رویکردهای خود نسبت به منطقه و ایران تجدیدنظری داشته باشد.
در راستای تقویت همکاریهای منطقهای روز گذشته رضا اردکانیان، وزیر نیرو هم به عنوان رئیس کمیسیون همکاریهای مشترک اقتصادی ایران و قطر به منظور تسلیم پیام ریاست جمهوری اسلامی ایران به امیر قطر و دیدار با مقامات ارشد اقتصادی و سیاسی به دوحه سفر کرد.
توزیع جهانی ثروت چالش تازه ای را به وجود می آورد
17 درصد ثروت جهانی در دستان 1000 نفر
گروه اقتصادی - در اواسط قرن هیجدهم، آدام اسمیت، کتابی را منتشر کرد که با انتشار آن پایههای اقتصاد مدرن ریخته شد از نگاه اسمیت، ثروت ملل تنها در انباشت سرمایه خلاصه نمیشد بلکه در تقسیم کار و در نتیجه توزیع ثروت در میان اقشار مختلف مردم نتیجه دارد. برداشت نوین اسمیت از ثروت عملاً با شروع صنعتی شدن اقتصادها، رنگ و بوی تازهای را به اقتصاد و علمی کردن آن داد.
شاید اسمیت اگر الان زنده بود، با توجه به انباشت سرمایهای که در کشورها رخ میدهد، نگاه متفاوت و از زاویه دیگری به اقتصاد میپرداخت. زیرا براساس آخرین گزارش «ثروت جهانی» حدود 17 درصد ثروت جهان در اختیار 1000 نفر است. از این 1000 نفر، نیمی از آن – 500 نفر – در ایالات متحده و چین زندگی میکنند.
در گزارش سالانه «ثروت جهانی» که بنیاد «کردیت سویس» آن را منتشر میکند آمده است که ثروت یک جزء کلیدی سیستم اقتصادی است. منظور از ثروت، ارزش داراییهای مالی به اضافه داراییهای واقعی (اساساً خانه) است که یک خانوار دارد که از آن بدهیهایشان کسر میشود. از ثروت به عنوان یک ذخیره منابع برای مصرف آینده بویژه در دوره بازنشستگی به کار میآید. همچنین ثروت فرصتهایی را برای تقویت بخش غیررسمی و فعالیتهای کارآفرینی بویژه در زمانی که به طور مستقیم برای وام استفاده میشود یا تضمین آن میشود، فراهم میکند. در این گزارش قید شده است که اما مهمتر از همه، ثروت به خاطر ظرفیتش برای کاهش آسیبپذیری در برابر تکانهای از قبیل بیکاری، بیماری و بلایای طبیعی یا فراگیری کرونایی فعلی، ارزشمند است.
در این گزارش آمده است که در سال گذشته میلادی -2019- به کل ثروت جهانی حدود 36 هزار و 300 میلیارد دلار افزایش یافت و ثروت جهانی به 399 هزار و 200 میلیارد دلار رسید و سرانه ثروت هر بزرگسال – که در این گزارش تعداد آنها به 5.2 میلیارد نفر تخمین زده شده است - به 77 هزار و 309 میلیارد دلار رسیدکه نسبت به سال 2018 حدود 8.5 درصد افزایش یافت.
اما در دوران پاندمی کرونا چه اتفاقی بر سر ثروت خانوارها افتاد؟ بنابر این گزارش، از میان 35 کشوری که دادههای ترازنامه مالی خود را منتشر کردهاند 27 کشور از کاهش ثروت خالص مالی خانوارها خبر دادهاند و چهار کشور دانمارک؛ استرالیا، ایالات متحده و کانادا میزان این کاهش را بیش از 9 درصد اعلام کردهاند. بنابر تخمین این گزارش، در کل جهان ثروت خانوارها از ژانویه تا ماه مارس 2020 حدود 17 هزار و 500 میلیارد دلار کاهش یافت که نسبت به پایان سال 2019 حدود 4.4 درصد افت داشته است. دو سوم کاهش این ارزش ناشی از کاهش ارزش ارزها در برابر دلار امریکا است که اگر نرخ برابری ثابت میماند این کاهش معادل 1.2 درصد میشد.
در این گزارش آمده است: بنا بر دادههای ترازنامههایی که در فصل دوم سال 2020 منتشر شده است نشان میدهد که ثروت خانوارها به سطح پایان سال گذشته میلادی رسیده است حداقل برای اکثر کشورهایی که ارز آنها در برابر دلار کاهش نیافته است.
این گزارش تخمین میزند که ثروت کل جهان در اواسط سال 2020 بالاتر از شروع سال 2020 شده است یعنی حدود یک هزار میلیارد دلار یا 3 دهم درصد افزایش یافته است. اگر نرخ برابری ارز ثابت بماند کل ثروت جهان 10 هزار و 800 میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.
اما ثروت خانوارها در مناطق مختلف جهان چگونه است؟ بنابر این گزارش در پایان سال 2019 میزان ثروت قاره آفریقا 4 هزار و 805 میلیار دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 7 هزار و 372 دلار بود.قاره آسیا – پاسیفیک حدود 70 هزار و 397 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 57 هزار و 739 دلار بود. کشور چین میزان ثروت آن بالغ بر 77 هزار و 978 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 70 هزار و 962 دلار بود. ثروت قاره اروپا حدود 94 هزار و 289 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 159 هزار و 730 دلار تخمین زده شد. ثروت کشور هند بالغ بر 15 هزار و 309 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 17 هزار و 299 دلار بود. اما امریکای لاتین ثروت آن بالغ بر 12 هزار و 418 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال این منطقه 28 هزار و 180 دلار بود. ثروت امریکای شمالی که شامل ایالات متحده و کانادا است بالغ بر 123 هزار و 983 میلیارد دلار و سرانه ثروت هر بزرگسال آن 446 هزار و 638 دلار بود.
در این گزارش آمده است که نقشه جهانی ثروت نشان میدهد که ثروت سرانه بالاتر از 100 هزار دلار در امریکای شمالی، اروپای غربی و در میان بخشهای ثروتمند آسیای شرقی، پاسیفیک و خاورمیانه قرار دارند. سوئیس با سرانه ثروت 598 هزار و 410 دلار در سال 2019 پیشتاز کشورها بود. پس از سوئیس، هنگکنگ با 518 هزار و 810 دلار در مقام دوم، ایالات متحده با 463 هزار و 550 دلار در مقام سوم، استرالیا با 419 هزار و 460 دلار و زلاند نو با 341 هزار و 600 دلار به ترتیب در مقام چهارم و پنجم قرار دارند.
اما در چه رشتههایی میلیاردرها وجود دارند و تعداد آنها چقدر است؟ بنا بر این گزارش رشته مالی و سرمایهگذاری، بیشترین میلیاردرها را به خود جذب کرده است. تعداد میلیاردرها در این رشته بالغ بر 144 نفر است که متوسط ثروت خالص هرکدام از آنها حدود 68 میلیارد دلار است، پس از آن فناوری با 125 نفر با میانگین ثروت خالص 72 میلیارد دلار به ازای هر نفر، مد و خردهفرشی با 120 میلیاردر و میانگین ثروت 67.5 میلیارد دلار در هر نفر در رتبه سوم، مستغلات با 96 نفر و میانگین ثروت 74 میلیارد دلار در رتبه چهارم قرار دارند. بخش انرژی که تا اوایل قرن بیست و یکم در ردههای اول این جدول قرار داشت اکنون به رتبه نهم تنزل کرده است در بخش انرژی تعداد میلیاردرها 43 نفر و میانگین ثروت هر نفر 69.4 میلیارد دلار است. در کل 1000 نفر میلیاردر در رشتههای مختلف در جهان وجود دارند که میانگین ثروت هر نفر از آنها 70.3 میلیارد دلار بود که در دوره پس از پاندمی کرونا میزان ثروت آنها به 84 میلیارد دلار افزایش یافت که بخش فناوری با حدود 30 درصد افزایش بالاترین رشد را در بین رشتهها به خود اختصاص داد. میانگین ثروت هر کدام از میلیاردرهای این بخش از 72 میلیارد دلار به 96 میلیارد دلار رسید.
توزیع کشوری این 1000 میلیاردر قابل توجه است. ایالات متحده با 358 نفر در بالای جدول قرار دارد، چین با 142 نفر در رده دوم قرار دارند. به عبارت دیگر 50 درصد از میلیاردرها در امریکا و چین زندگی میکنند. آلمان با 66 نفر در رده سوم، روسیه با 43 نفردر رده چهارم، هند با 39 نفر در رده ششم. کره جنوبی با 9 نفر در قعر جدول یا به عبارتی در رده بیستم قرار دارد.
اما تعداد میلیونرها چقدر است؟ در پایان سال 2019 بالغ بر 52 میلیون نفر میلیونر در جهان وجود داشت که ایالات متحده با 20.2 میلیون نفر یا 39 درصد، کل میلیونرهای جهان را به خود اختصاص داده بود. چین با 11 درصد یا 5 میلیون و 700 هزار نفر در رده دوم که از ژاپن که اکنون 6 درصد میلیونرها را دارد جلو زد، پادشاهی متحد که ما به اسم بریتانیا میشناسیم با 5 درصد در رده چهارم قرار دارد.
فغانی حذف نام خود از لیست داوران بینالمللی را تأیید کرد
خداحافظی با سوت و پرچم ایرانی در جام جهانی
محمد محمدی سدهی/ در روزهایی که فدراسیون فوتبال ایران رئیس جدید خود را نشناخته، اتفاقاتی در این مجموعه رخ میدهد و عزل و نصبهایی صورت میگیرد که در نوع خود عجیب و بحث برانگیز است. از جمله این موارد، تصمیمی است که درباره علیرضا فغانی پرافتخارترین داور تاریخ فوتبال آسیا گرفته شده و نام او از لیست داوران بینالمللی ایران خط خورد.
داوری که علاوه بر فینال المپیک، بازی ردهبندی جام جهانی 2018 روسیه و همین طور فینال جام باشگاههای جهان را قضاوت کرده ولی ۲۴ شهریور سال گذشته برای زندگی و تحصیل فرزندانش به استرالیا مهاجرت کرد و رسماً داور لیگ برتر استرالیا شد. با این حال این داور 42 ساله همچنان آمادگی لازم را برای افتخارآفرینی با پرچم کشورمان در مسابقات بینالمللی را دارد و فوتبالدوستان ایرانی امیدوار بودند که فغانی با قضاوت در جام جهانی 2022 قطر، سومین حضور پیاپی خود در این رقابتها را تجربه کند. اما حالا و پس از گذشت 3 هفته از بازگشت دوباره فریدون اصفهانیان بازنشسته به کمیته داوران فدراسیون فوتبال به عنوان سرپرست این کمیته، شاهد حذف شدن نام فغانی بودهایم. اتفاقی که از چند وقت پیش زمزمههای آن به گوش میرسید و او 27 مهرماه و پس از اینکه خبر قضاوتش در مسابقات منطقه شرق لیگ قهرمانان آسیا به عنوان داور ایران مطرح شد، اعلام کرد خروج نامش از لیست بینالمللی ایران شیطنت بود ولی این بار و با تغییراتی که در کمیته داوران رخ داد، این موضوع رنگ حقیقت به خود گرفت و نام علی اصغر مؤمنی، داور مازندرانی با سابقه 4 سال قضاوت در لیگ برتر را به لیست داوران بینالمللی ایران اضافه شده است. فدراسیون فوتبال و کمیته داوران موظف بودند تا زمان نهایی تعیینشده از سوی فیفا (18 آبان) لیست داوران بینالمللی ایران را برای AFC و فیفا ارسال کنند و حالا کمیته داوران و دپارتمان داوری لیستی 5نفره از داورانی ارائه کرده که در فوتبال ایران قضاوت میکنند و در رأس آنها نام موعود بنیادیفر قرار دارد.
نکته ای که در این بین به آن اشاره شده این است که فیفا برای حضور داوران در لیست الیت 3 قانون دارد که یکی از آنها سن داوران است که کمتر از 25 و بیشتر از 45 نباشد و دیگر قبول شدن آنها در تست های بدنی است. اما نکته مهم این است که بنا بر نظر فیفا داور مشخص شده باید 12 ماه در سطح ملی قضاوت کرده باشد و بهترین نمره را در هر بازی کسب کرده باشد اما به این بهانه که فغانی در این یک سال که از ایران رفته، قضاوتی در سطح ملی نداشته نامش در لیست داروان الیت ایران قرار نگرفته است.
برای پیگیری موضوع خبرنگار «ایران» با علیرضا فغانی تماس گرفت. این داور تأکید کرد تمایلی به مصاحبه ندارد اما خط خوردن نامش از لیست داوران بینالمللی ایران را تأیید کرد. بدین ترتیب با اینکه لیست داوران الیت به صورت رسمی اعلام نشده اما بنابر تغییراتی که رخ داده، ایران از داشتن کوبل داوری در جام جهانی آینده محروم شده است. چرا که پیش از این به نظر میرسید حضور فغانی به همراه کمکهایش منصوری و ابوالفضلی در جام جهانی قطر قطعی باشد اما حالا با خروج نام فغانی از لیست بینالمللی ایران، دیگر هیچ تضمینی وجود ندارد که کمکهای ایرانی هم رنگ جام جهانی را ببینند. جالب اینجاست که داوران برجسته ایرانی مانند محمد فنایی که در فینال جام جهانی 1994 کمک داور بوده و یا داوران دیگری مانند علی خسروی و مسعود مرادی که سابقه قضاوت در المپیک را در کارنامه خود دارند، مخالف خروج نام فغانی از لیست داوران الیت بودهاند ولی نظر آنها لحاظ نشده است. در این میان و به گزارش تابناک، در تماس با داوران سرشناس هم از آنها خواسته شده به نفع فغانی اظهار نظر نکنند و به چند داور بازنشسته که ناظر بازیهای لیگ برتر هستند، گفتهاند اگر با رسانهها حرف زدند، بگویند معرفی مؤمنی به جای فغانی به نفع فوتبال ایران است و به جایگاه دو کمک داور ایرانی که در تیم داوری فغانی بودند، آسیب نمیزند اما به نظرر میرسد جامعه داوری معتقد است کمیته داوران با این کار ضمن حذف فغانی و محروم کردن ایران از داشتن داور ممتاز سطح اول جهان، به منصوری و ابوالفضلی هم ضربه زده است. البته گفته میشد که فغانی با نام استرالیا میتواند در جام جهانی قضاوت کند ولی طبق قانون باید 5 سال از حضور داور در کشور دیگر گذشته باشد و موضوع دیگر هم این است خود استرالیا هم قبول نمیکند داوری غیر استرالیایی، نماینده این کشور در جام جهانی باشد اما مهمتر از همه این است که خود فغانی هم در گفتوگو با خبرنگاران حضور خود در جام جهانی قطر را پایان یافته خوانده بود.
گفتوگو با کاوه میرعباسی درباره «آنتوان دوسنت اگزوپری»، نویسنده و خلبان فرانسوی
شازده کوچولو شخصیتی که خالقاش را جاودانه کرد
مریم شهبازی
خبرنگار
حدود دو هفتهای است که ساکنان«لیون»، شاهد برپایی نمایشگاهی به یاد «آنتوان دوسنت اگزوپری» خالق «شازده کوچولو» هستند؛ شهری که زادگاه این نویسنده فرانسوی است و حالا قرار شده میزبانی ویژه برنامههای دیگری را هم برای شناخت هرچه بیشتر این نویسنده و خلبان برعهده داشته باشد که تا سال آینده میلادی هم ادامه خواهند داشت. اگزوپری در حالی هفتاد و شش سال پیش با زندگی وداع گفت که همچنان مرگش در هالهای از ابهام است؛ او طی جنگ جهانی دوم و مأموریتی با هواپیمای لایتینگ p-38 برای کسب اطلاعات از نیروهای آلمانی درگذشت؛ هرچند که هرگز پیکرش پیدا نشد یا حداقل به اتکای برخی اظهارنظرها، فرانسویان ترجیح دادند که جسد قهرمانشان پیدا نشود تا همگان آسمان را آرامگاه او بدانند. او در چهل و سه سالگی، یک سال قبل از مرگ، «شازده کوچولو» را نوشت و موفق به خلق داستانی شد که باوجود سادگی ظاهری اش دربردارنده مضامین عمیق انسانی و فلسفی است؛ نیازی به توضیح درباره کاراکتر اصلی این داستان و تلنگری که برای انسان امروز دارد نیست چراکه به همین بهانه گفتوگویی با کاوه میرعباسی، یکی از مترجمان «شازده کوچولو» داشته ایم؛ افزون بر این مطلبی هم درباره پیامهای نهفته در این اثر از زبان پرویز شهدی، دیگر مترجمی که نه تنها شازده کوچولو، بلکه دیگر نوشتههای او را هم ترجمه کرده میخوانید.
این روزها شاهد برپایی نمایشگاههایی در زادگاه اگزوپری و حتی تصمیمگیری درباره برگزاری ویژهبرنامههای فرهنگی دیگری به مناسبت یکصد و بیستمین سال تولد خالق «شازده کوچولو» هستیم. چه ویژگی خاصی این نویسنده فرانسوی را به چهره مشهوری تبدیل کرد؟
نگاهی به ادبیات اغلب کشورها کافی است تا متوجه شویم که بسیاری از چهرههای شاخص این بخش فرهنگ بهدلیل خلق پرسوناژهای خاص خودشان مطرحشدهاند. در این بین شهرت برخی نویسندگان تنها بواسطه خلق یک اثر است، همچون «سروانتس» که با رمان «دن کیشوت» به جایگاهی فراموشنشدنی در جایگاهی حتی فراتر از مرزهای زادگاه خود دست پیدا کرد. «آنتوان دو سنت، اگزوپری» هم شرایط مشابهی دارد چراکه عمده شهرت او هم در میان علاقهمندان کتاب و کتابخوانی به «شازده کوچولو» و خلق کاراکتر مشهور این نوشته داستانی بازمیگردد. بیاغراق اگزوپری موفق به خلق اثری جهانی شده که گذشت زمان تأثیری در آن بهجای نگذاشته و همچنان جاوید است.
و در این بین «شازده کوچولو» چرا اینقدر مطرح شد؟
شاید یکی از ظاهریترین دلایل را بتوان در خلق داستانی دانست که توانسته همه گروههای سنی را به خود جذب کند؛ شازده کوچولو را نمیتوان به طیف خاصی از مخاطبان یا به سن و سال مشخصی محدود کرد. در مقایسه با دیگر آثار کودک و نوجوان، «پینوکیو» هم کاراکتر ماندگاری به شمار میآید هرچند که خالی از آن بُعد معنایی خاصی است که مشابهش را در شازده کوچولو میبینیم. اما نکته دیگر اینکه هرچقدر هم ما، بهعنوان مخاطبان بزرگسال دست به کاوش در شخصیت و گفتههای شازده کوچولو بزنیم تا به قول حافظ آن« آنی» را که دارد کشف کنیم باز با نکات تازهای روبهرو میشویم. آنطور نیست که بهیکباره به بطن همه مفاهیمی که اگزوپری در خلال این داستان جای داده پی ببریم. خود من شازده کوچولو را وقتی خواندم که هفت، هشت یا شاید هم نهایت 10 سال بیشتر نداشتم؛ وقتی برای نخستین مرتبه این کتاب را خواندم خودم را در برابر دنیای عجیبی یافتم و در آن عوالم خاص کودکی استنباط خاص خودم را هم از آن داشتم. اما وقتی به سراغ ترجمهاش رفتم شصتسالگی را رد کرده بودم؛ آن زمان هم دوباره خودم را در برابر اثری شگفت انگیز دیدم.
از این کتاب بهعنوان دومین کتاب پرفروش جهان بعد از انجیل یاد میکنند؛ این آمار همچنان صادق است؟
در گستره جهانی اطلاع دقیقی ندارم، اما در خود فرانسه همچنان جزو چند کتاب پرفروش میان مردم است، بهرغم گذشت 77 سال از چاپ نخست «شازده کوچولو»، این کتاب از محبوبیت زیادی در اقصی نقاط جهان برخوردار است. جالب است که حتی گذشت زمان و انتشار کتابهای پرمخاطب جدید از محبوبیت آن کم نکرده، حتی نویسندگان دیگر ادامههایی هم بر «شازده کوچولو» نوشتهاند که البته بههیچوجه موفقیت اصل اثر را بهدنبال نداشتهاند و در حاشیه ماندهاند. بنابراین یکی از مهمترین ویژگیهایی که اگزوپری را مشهور کرد به خلق «شازده کوچولو» بازمیگردد.
بخشی از شهرت اگزوپری را هم میتوان درنتیجه زندگی حرفهای او، خارج از بحث نویسندگیاش دانست؟
بله، اگزوپری از جهات مختلفی مورد توجه مردم است. نه فقط نویسندگیاش، حتی خلبان بودن او هم نقش مؤثری در معروف شدنش داشته است؛ فارغ از «شازده کوچولو» بخش مهمی از آثار اگزوپری برگرفته از تجربههای زیستیاش در رابطه با حرفه خلبانیاش هستند؛ آثاری نظیر «پرواز نیمهشب» را از آن جمله میتوان دانست. از همین رو همه نوشتههای اگزوپری را میتوان آثار ارزندهای دانست. رمانی با «دژ» از او به یادگار مانده که ترجمه فارسی آن به همت پرویز شهدی، از مترجمان باسابقه زبان فرانسه در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است. اما نمیدانم چرا بهرغم شهرت جهانی اگزوپری مغفول مانده، رمان بسیار ارزشمندی که اتفاقاً حجیمترین نوشته این نویسنده فرانسوی هم به شمار میآید.
پایان خاص زندگیاش هم در دیده شدن هرچه بیشتر آثارش مؤثر بوده؟
اتفاقاً این مورد تأثیر زیادی در شهرت هرچه بیشتر او داشته، پایان زندگی اگزوپری همچون نوشتههایش حیرتانگیز بوده، در یکی از پروازها گم میشود؛ آنچنان که حتی نمیتوانند جسدش را هم پیدا کنند که همین نکته بُعدی افسانهای به شخصیت او بخشیده است.
در نهایت عاقبتی شبیه به سرانجام شازده کوچولو برای او رقم میخورد!
بله، همانطور که شازده کوچولو درنهایت به سیارهاش بازگشت؛ اگزوپری هم در آسمان گم شد. این مسأله جذابیت بیشتری به شخصیت او داد، هنوز بسیار جوان بود که درگذشت. از سویی مرگ او در هالهای از رمز و راز باقی ماند که این جذابیت بیشتری به شخصیت و نوشتههایش داد. هرچند که کماکان، شازده کوچولو را بیش از همه این موارد در مشهور شدن اگزوپری مؤثر میدانند، با این حال داستانهای دیگرش، همچون «خلبان جنگ»، «پرواز نیمه» و «زمین انسان ها» هم در نوع خود بسیار خواندنی و شاخص هستند.
از منظر شاخصهای ادبی چه جایگاهی میتوان برای نوشتههای اگزوپری قائل شد؟
فارغ از زندگی خاصی که سبب شهرت بیشتر اگزوپری شده، او از منظر ادبی هم برخوردار از شخصیتی نادر و استثنایی در نوشتن بوده است. خلاقیت اگزوپری خاص و منحصربهفرد است؛ اگزوپری و آثارش را میتوان مجموعهای ستایشبرانگیز دانست که در کنار کنجکاو کردن مخاطبان، آنان را مجذوب هم میکند. اگزوپری از جهتی شاعر بوده و از سویی هم در رده اشراف فرانسه به شمار میآمده؛ جالب اینکه روزنامهنگار هم بوده و حتی نام او در میان پیشگامان هوایی هم ثبت شده است. تمام اینها بُعد خاصی به شخصیت اگزوپری بخشیدهاند، هرچند که متأسفانه عمر بسیار کوتاهی داشت. 44 سالگی برای مردن چنین شخصیتی آنقدر زود بوده که موجب توجه بیشتر مخاطبان و حتی اهالی کتاب به آثارش میشود. البته در نوشتههای او با ساختار خاصی مواجه نمیشویم؛ آنچنانکه حتی روایت در اغلب کتابهای او خطی و ساده است. هرچند که نثر نوشتههای او در هر کتاب با کتاب دیگرش متفاوت است. بر اساس شناختی که از اگزوپری دارم 3 نوع نثر برای آثارش قائل هستم. یکی نثری که در تألیف شازده کوچولو از آن بهره گرفته، دیگر نثر رمانهای خلبانیاش و آخری هم نثری که در رمان «دژ» بهکاربرده است. خود من علاقه زیادی به رمان «دژ» که برخوردار از نثر شاعرانه خاصی است، دارم. حتی علاقهمند به ترجمهاش بودم که آقای شهدی زحمت ترجمهاش را کشید و بهواسطه کار ارزشمندی که انجام داده دیگر نیازی به انجام دوباره ترجمه نمیبینیم.
چرا از میان نوشتههای اگزوپری برای رمان «دژ» جایگاه متفاوتی قائل هستید؟ بویژه که تأکید دارید در کشورمان مغفول مانده!
«دژ» را نمیتوان به آن صورتی که انتظار میرود در دایره رمانها قرارداد. «دژ» نوعی رمان فلسفی است که روایت ماجرای آن را فردی سالخورده و صحرانشین از آفریقای شمالی به عهده دارد؛ هرچند که بهطور مشخص معلوم نیست مراکشی است یا به کشور دیگری در آن محدوده تعلق دارد. راوی، رویدادی را دستمایه خلق ماجراهای کتاب قرار میدهد و درباره آن به تأمل میپردازد. این کتاب بیش از آنکه اثری داستانی باشد در زمره کتابهای فلسفی قرار میگیرد. اندیشهها و نتیجهگیریهایی که در داستان با آنها روبهرو میشوید دربردارنده شکلی از خرد شرقی است. «دژ» رمانی پندآموز و دربردارنده تأملاتی فلسفی پیرامون کل زندگی انسان است. بنابراین بهتر است قبل از رفتن سراغ این کتاب بدانید که با داستان چندان روبهرو نیستید و با اثری فلسفی روبهرو هستید.
از چه بابت نوشتههای او را برخوردار از خلاقیتی ویژه میدانید؟
«شازده کوچولو» برآمده از روحیه شاعرانه اگزوپری است؛ اما دیگر نوشتههای او همانطور که اشاره شد نشأت گرفته از تجربههای زیستیاش هستند. کتابهایی که چنین نوشته شوند معمولاً اثرگذارتر از دیگر نوشتهها هستند. وقتی اگزوپری دست به توصیف آسمان و پرواز میزند شما با چیزی فراتر از نوشته نویسندهای روبهرو هستید که بر اساس خواندهها یا تخیل از این موارد نوشته است. اگزوپری از چیزهایی نوشته که همه آنها را زندگی کرده است. عجیب است که فردی نظامی، برخلاف چیزی که از حرفهاش انتظار میرود از چنان لطافت روحی برخوردار بوده، تلفیق چنین ویژگیهای متضادی منجر به جذابیت هر چه بیشتر نوشتههای او میشود.
از این گفتید که فارغ از شازده کوچولو، شاهد حضور تجربههای زیستی اگزوپری در دیگر نوشتههای او هستیم؛ با این حال به نوعی حتی در این داستان هم بهنظر میرسد شاهد حضور اگزوپری هستیم!
اتفاقاً وقتی مخاطب نکاتی از زندگی اگزوپری خوانده باشد و بعد به سراغ «شازده کوچولو» برود گمان میکند که راوی بهنوعی خود او است، خلبانی که هواپیمای او با مشکل روبهرو میشود و... بله، وجهه خلبان بودنش حتی در شازده کوچولو هم خودنمایی میکند. هرچند که راجع به آن صحبت نمیشود. تنها کمی جستوجو میان آثارش کافی است تا پی به شخصیت پیچیده اگزوپری ببرید و ببینید چطور در «شازده کوچولو» مخاطبان را بهسمتی میبرد که بهاصطلاح عامیانه حتی زندهبودن کودک درون خود را حس کنند و درعینحال هم میبینیم که این نویسنده قهرمان جنگی هم هست. مجموعه مواردی که به برخی از آنها اشاره شد در توجه جهانی و ترجمه نوشته شاخص او به بیش از 300 زبان زنده دنیا بیتأثیر نبوده است.
این نوشته اگزوپری چقدر در دیگر عرصههای فرهنگ و هنر اثرگذار بوده؟
این گونه نیست که بتوان به شکل مستقیم این اثرگذاری را مشاهده کرد. بااینحال هر نویسندهای، حتی اگر یکمرتبه شازده کوچولو را خوانده باشد تحت تأثیر فضا و محتوایی قرارگرفته که اگزوپری به تصویر کشیده است. به گمانم حداقل نود درصد نویسندگان جهان طی سالهایی که از انتشار این داستان گذشته بهگونهای از آن متأثر شدهاند.
در فرانسه اگزوپری را قهرمانی ملی میدانند؛ با این حساب باید مستندهایی از زندگیاش ساختهشده باشد!
سال 1995 مستندی با نام «بالهای شهامت» بهکارگردانی «ژانژاکآنو» درباره زندگی اگزوپری ساخته شد که نمیدانم نسخه دوبله یا زیرنویس فارسی آن برای علاقه مندان ایرانی موجود است یا نه.
ترجمههای فراوانی از «شازده کوچولو» در بازار نشرمان موجود است؛ آنهم در شرایطی که اغلب تأکید به پرهیز از دوبارهکاری میشود؛ شما از چه بابت به سراغ ترجمه مجدد این کتاب رفتید؟
بحث چنین کتابی با دیگر آثار خارجی قدری متفاوت است چراکه درباره شازده کوچولو با حجم قابلتوجهی از مخاطبان روبهرو هستیم؛ حتی در ارتباط باعلاقه مندان کتاب در کشور خودمان. شازده کوچولو کتابی است که هرچقدر هم ترجمه شود باز مخاطب دارد، وقتی اثری پرمخاطب میشود به گمانم سزاوار و شایسته است تا عرصه انتخاب برای مخاطبان گستردهتر شود. البته این گفته درباره همه کتابها صادق نیست چراکه اغلب کتابها را ممکن است دو یا در خوش بینانهترین شکل پنج هزار نفر بخوانند. اما حتی در کشور خودمان از سرانه نامطلوب مطالعه میگویند هم این آمار به حداقل یکصدهزار نفر هم میرسد؛ حتی میان افرادی که شاید تعلقخاطر چندانی به کتابخوانی نداشته باشند. در چنین شرایطی با توجه به وجود سلیقههای مختلف، مردم حق انتخاب بیشتری در خرید اثری با توجه به خواست خود دارند. هرچند که فارغ از شازده کوچولو، در ارتباط با دیگر کتابها هم وقتی بحث ترجمه از زبان واسطه درمیان باشد ضروری است که مترجمانی که به زباناصلی آثار تسلط دارند به سراغ آنها بروند. بخش عمدهای از ترجمههای این کتاب اگزوپری هم از زبانهای واسطه انجامشده که این بر نتیجه نهایی کار اثری جدی بهجای میگذارد و کار غلطی است. مگر در شرایطی که چارهای نباشد.
تا جایی که میدانم شما حتی در ترجمه آثار از زباناصلی هم نتیجه کار را با آثاری از زبانهای دیگری که به آنها تسلط دارید مقابله میکنید. ترجمه از زبان واسطه را حتی در چنین شرایطی هم اشتباه میدانید؟
همه ترجمههایی که خود من انجام دادهام از زبان اصلی بوده اند؛ البته بجز ترجمهای که از کتاب «بچههای سبز»، نوشته «اولگا تورکارچوک»، نویسنده لهستانی برنده نوبل انجام داده ام؛ کتابی که دوماه قبل منتشر شده و از زبان واسطه است چراکه به لهستانی، زبان اصلی اثر تسلط ندارم. با این حال برای ترجمه آن از روالی که در بازگردان به فارسی آثار دارم پیروی کردم و ترجمهام را با ترجمههایی از اثر مذکور در زبانهای دیگر هم مقابله کردم. ترجمه کتاب حجیمتری از این نویسنده با عنوان «از استخوانهای مردگان» هم در شرف اتمام است. ترجمه شازده کوچولو هم بااینکه از زباناصلی، فرانسه انجام دادم اما طبق عادتی که دارم و اشاره شد چند متنه کارکردم، آنچنانکه به ترجمههای انگلیسی و اسپانیایی آنهم رفتم. ترجمه چند متنی را برای مواردی که در خصوص واژهای دچار تردید میشوم یا برای پیدا کردن بهترین معادل فارسی آنها استفاده میکنم. اما درباره نوشته آن خانم لهستانی، ازآنجاییکه هیچکدام از متنهایی که برای مقابله استفاده کردهام زباناصلی نیستند بهناچار کل کتاب را به شکل همزمان در هر سه زبان خواندم که همین ترجمه از «استخوانهای مردگان» را طولانیتر از دیگر کارها کرد. مترجمی که در بازگردان آثار خود از چند زبان بهره بگیرد با اطمینان بیشتری دست به انتشار آثار میزد و از این طریق میتوان امیدوار شد که نزدیکترین ترجمه به نوشته اصلی در اختیار علاقهمندان قرار بگیرد.
بازگردیم به نوشته مشهور اگزوپری، در شرایطی که این روزها نهفقط ایران، بلکه کل جهان به آن مبتلا شده مطالعه آثاری همچون «شازده کوچولو» چقدر راهگشا خواهد بود؟
شازده کوچولو نهفقط در شرایط نابسامان فعلی، بلکه در هر شرایطی میتواند به بهبود و بهترشدن حالمان کمک کند. هرچند که به گمانم رمانی همچون «طاعون» نوشته «آلبرکامو» خیلی بیشتر به درد حال امروزمان و نگرانیهایی که کرونا در ابعاد مختلف زندگیمان رقمزده میخورد. برخلاف آن چیزی که به ذهن میرسد این رمان بههیچوجه بدبینانه نیست؛ کامو در این رمان وضعیتی مشابه حالا را به تصویر کشیده و کتاب بسیار امیدبخشی نوشته که برای این روزهایمان کتاب بسیار مفیدی است.
در آینده به سراغ ترجمه دیگری از آثار اگزوپری خواهید رفت؟
نه، گمان نمیکنم. علاقه چندانی به آثاری که مبتنی بر موضوعاتی همچون پرواز هستند ندارم؛ بحث رمان «دژ» که خواهان ترجمهاش بودم قدری متفاوت است.
آثار اگزوپری در کتابفروشیها
علاقه مندان ادبیات «آنتوان دوسنت اگزوپری» را بیشتر به خلق نوشته مشهورش «شازده کوچولو» میشناسند.این در حالی است که ازاو دوازده نوشته دیگرهم به یادگار مانده که البته بخشی از آنها همچون«نامههای جوانی» و«نوشتههای جنگ» بعد از مرگش منتشر شدهاند. گذشته از شازده کوچولو، دیگر نوشتههای اگزوپری، همچنان که در گفتههای میرعباسی هم آمده نشأت گرفته از تجربههای زیستی و از سویی علاقه بسیار او به پرواز و آسمان هستند. از مشهورترین نوشتههای آنها میتوان به رمان «دژ» اشاره کرد؛ رمانی که بیش ازآنکه اثری داستانی باشد، نوشتهای فلسفی است که از جمله مترجمان آن میتوان به پرویز شهدی اشاره کرد. هرچند که این مترجم پیشکسوت ادبیات فرانسوی همان طور که در خلال یادداشت خود هم گفته، هفت کتاب دیگر اگزوپری را هم به فارسی بازگردانده است. «زمین آدم ها»، «پیک جنوب»، «پرواز شبانه و نامه به یک گروگان»(دو نوشته اگزوپری در قالب یک مجلد)، «خلبان جنگ» و«پرواز، دریا، صحرا» از دیگر نوشتههای او هستند که در بازار کتابمان در دسترس هستند. نکته جالب توجه انعکاس دانش فلسفی و از سویی مهارت و تجربههای زیستی اگزوپری از خلبانی در نوشتههای او است؛ آنچنان که بهعنوان نمونه رمان «پرواز شبانه»، ماجرای دلاوریها و کارهای تحسین برانگیز یک پیشتاز هوایی است؛ حالا بماند که خود اگزوپری را هم از پیشگامان هوایی فرانسه میدانند. «زمین آدم ها» هم منعکس کننده تجربیات اگزوپری است؛ آنچنان که دربردارنده مجموعهای از حوادثی به شمار میآید که هنگام پرواز به اگزوپری گذشته است. اما اگر علاقهمند به کسب اطلاعات بیشتری از زندگی شخصی و خود اگزوپری هستید میتوانید به سراغ کتابی با عنوان «سنت اگزوپری مرد اندیشه و عمل» بروید که «لوک اتان» دوست اگزوپری آن را نوشته و ترجمهاش هم در بازار کتاب موجود است.
رکود کامل اقتصاد گردشگری در نوار مرزی غرب کشور
نقش پنجه کرونا بر تابلوی هزار رنگ گردشگری ایلام
ایلام - محمدکریم ویسی: آسمان در سیروان دست یافتنی است. برای آنکه وقتی از سرابکلان و کوچههای تاریخی آن میگذرد زمزمه دور مردان تاریخی شنیدنی است. آنکه بر کناره سیمره مینشیند از پیچاپیچ آن روایت تاریخ این دیار را میشنود و شانه به شانه سیوانکوه اقتدار و بزرگی را تجربه میکند.
در سراب ایوان میتوان چشم دوخت به تابلوی زیبای طبیعی و در قلعه والی ازگذار تاریخی این شهر دیدن کرد. ایلام، این سرزمین باستانی و بکر با مناظر چشم نواز طبیعی میزبانی درخور است برای سفر به جای جایش و پاسداشت بهار هزار رنگ ایران سربلند.
استان ایلام سابقه دیرینه در ایران زمین دارد و وجود آثار باستانی، تپههای تاریخی، طبیعت بکر و هزار رنگ و کوههای سربه فلک کشیده، غارهای بینظیر و دیگر جاذبههای طبیعی باعث شده است که آفتاب ایران از ایلام طلوع کند.
تاریخ و میراث 10 هزار ساله از زندگی بشر، گردشگری دفاع مقدس و مذهبی و جاذبههای طبیعی و هزار رنگ آن از موارد گردشگری این دیار مرزی است در هر کجای این استان قرار بگیرید به فاصله کوتاه زمانی میتوانید به یک اثر مهم گردشگری و میراثی در استان دسترسی داشته باشید.
در این دیار مرزی، تپههای باستانی قابل توجهی همچون تپه باستانی علی کش دهلران وجود دارد که نظر هر بیننده را به خود جذب میکند و شاید دلیل این باشد که تپه علی کش همچنان محکم و استوار و مغرور از اینکه همه تاریخ را در دل خود جای داده است همچون نگینی درخشان در گرمایی که دشت موسیان را چون سرابی مینمایاند، خودنمایی میکند.
ایلام یا همان سرزمین رنگ ها بهدلیل داشتن طبیعت زیبای خدادادی و وجود کوه های سربه فلک کشیده قلارنگ، مانشت، سیوان، مله گون، کبیرکوه، ششکلان، قلاقیران و تعداد کثیری دیگر که بهدلیل زیاد بودن نمیتوان آنها را نام برد آوازه مردان و زنان سختکوش وحماسه ساز آن در بزم و رزم دهل و سرنا شنیده میشود، بهعنوان استانی میهمان نوازهر ساله پذیرای گردشگران ودوستداران زیبایی، فرهنگ و هنر و تاریخ و تمدن بوده است.
استان ایلام با داشتن600 هزار هکتار اراضی جنگلی معادل یک سوم جنگلهای غرب کشور، 15رودخانه دائمی، 20 سراب، 544 اثر ملی ثبت شده، پدیدهها و چشمههای آب گرم متعدد، یک هزار گونه گیاهی، 3 منطقه حفاظت شده، 5 ذخیره گاه جنگلی و حدود 80 زیستگاه حیات وحش از نظر تنوع زیستی و محیط زیست طبیعی از جایگاه ممتازی در کشور برخوردار است.
اما اکنون گویا همه این جاذبهها پشت دیوار نامرئی کرونا پنهان شدهاند. تابلوی هزار رنگ گردشگری طبیعی و فرهنگی و تاریخی و مذهبی ایلام ماههاست که بازدیدکننده و میهمانی ندارد.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان ایلام گفت: تعداد آثار شناسایی شده در سطح استان بیش از 2 هزار اثر میباشد که از این تعداد حدود 780 اثر تاریخی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است که این آثار شامل قبرستان، محوطه، تپه، بنای تاریخی، غار و غیره میباشند.
«عبدالمالک شنبه زاده» در گفتوگو با خبرنگار روزنامه ایران در استان ایلام با اشاره به اینکه 11 اثر منقول شامل گچبری در این استان به ثبت رسیده است، افزود: 9 اثر طبیعی شامل درخت و غار و آبشار و 43 اثر معنوی شامل آداب و رسوم و فرهنگ و غذاهای محلی استان از جمله عروسی سنتی، همیاری در درو محصولات کشاورزی، همیاری در پشم چینی گوسفندان به ثبت رسیده است.
وی با اشاره به اینکه با توجه به قدمت دیرینه و تمدن کهن استان کلیه آثار موجود مهم و از اهمیت ویژهای برخوردار میباشند، اظهارداشت: ازجمله شاخصترین آثاری که شاید بهدلیل نوع ساخت و سبک معماری، قدمت وغیره بیشتر مورد توجه علاقهمندان و پژوهشگران قرار گرفته میتوان به تپههای پیش از تاریخی دهلران، شهر تاریخی سیمره واقع در دره شهر، شهر تاریخی سیروان واقع در سرابکلان، پل گاومیشان واقع در دره شهر، قلعه والی شهر ایلام، قلاع میرغلام هاشمی، پوراشرف، جهانگیر آباد واقع در شهرستان دره شهر، عمارت والی کهره واقع در شهرستان هلیلان و غیره اشاره کرد.
وی با بیان اینکه از مهمترین وظایف و برنامهها برای این آثار حفاظت، ثبت، مرمت و معرفی آثار میباشد، اظهار داشت: مهمترین علت تخریب آثار هم عوامل انسانی بهدلیل آشنا نبودن و ناآگاهی خواسته یا ناخواسته و حفاریهای غیرمجاز هست و هم طبیعی است که بهدلیل سیل، زلزله، فرسایش و...به مرور ایجاد میگردد.
وی به مهمترین مشکلات موجود در استان که بعضاً باعث تخریب آثار میشوند، اشاره و تصریح کرد:اجرای پروژههای عمرانی بدون اخذ استعلام از این اداره کل، کمبود وسیله نقلیه مناسب در شهرستانها، کمبود نیروی متخصص برای سرکشی از آثارو نبود اعتبار کافی جهت مرمتهای اضطراری و حفاظت از آثار میباشد.
مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان ایلام به مهمترین جاذبههای تاریخی استان اشاره و خاطرنشان کرد: موزه تاریخ کشاورزی، قلعه والی و موزه مردم شناسی، تنگ بهرام چوبین، تنگ ماژین، قلعه شیخ مکان، قلعه امیر آباد، شهرباستانی سیمره، شهر تاریخی سیروان، آتشکده دره شهر، آتشکده کوشک، سنگ نوشته آشوری، سنگ نوشته قوچعلی، قلعه کنجانچم، سنگ نوشته تخت خان، پل تاریخی گاومیشان، پل چم نمشت و تپه علی کش دهلران از مهمترین جاذبههای تاریخی استان ایلام هستند.
شنبهزاده به مهمترین جاذبههای مذهبی استان اشاره کرد و افزود:امامزاده عباس دهلران، امامزاده سیدحسن مهران، امامزاده علی صالح صالح آباد، امامزاده محمد عابد ملکشاهی، بقعه حاج بختیار چوار، بقعه حاجی حاضر ایوان، بقعه سید عبدالله ایوان، امامزاده ابراهیم قتال دهلران، امامزاده سید اکبر دهلران، امامزاده سید ناصرالدین دهلران و امامزاده سید فخرالدین دهلران از جاذبههای مذهبی استان هستند.
وی به مهمترین جاذبههای طبیعی وغیرطبیعی استان اشاره کرد و اظهار داشت: تفرجگاه منجل، تنگ ارغوان، تنگ دالاهو، تفرجگاه ششدار، تنگ حمام، تجریان، آبگرم دهلران، چشمه قیر روان، غار خفاش، تفرجگاه مله پنجاب، جغاسبز، تفرجگاه میان تنگ، غار طبیعی زینه گان، کوهستان مانشت، کوهستان کبیرکوه، چشمه دو قلو آبدانان، اردوگاه خوران، تنگه رازیانه، آبشار منجل، آبشار اما، منطقه آوه زا، شلم و تنگ ویژدرون از جاذبههای طبیعی وغیر طبیعی به شمار میروند.
وی تصریح کرد: قرارگیری در مسیر اصلی عتبات عالیات، وجود جاذبههای ویژه و سایتهای بکر طبیعی، تنوع اقلیمی فوقالعاده، وجود ویژگیهای محیطی مختلف از قبیل کویر، کوهستان، جنگل، وجود رشته کوههای زاگرس، جاذبههای طبیعی شناخته شده با حوزه نفوذ ملی و بینالمللی، وجود منابع آب و خاک مستعد و فراوان، وجود آثار متعدد مذهبی، میهمان نوازی اهالی و ساکنان استان، وجود آثار تاریخی و فرهنگی متعلق به دوران مختلف چند قومیتی بودن، این استان بهعنوان یکی از ویژگیهای جاذب گردشگران، ساختار جوان جمعیت، قابلیتهای متعدد اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی ناشی از پیشینه طولانی صنعتی نفت دربخشهایی از استان، دارا بودن سابقه و تجربه تولید بسیاری از صنایع دستی مرغوب و با کیفیت بالا در این مناطق، برخورداری از پتانسیلهای کشاورزی وباغداری، قرارگیری جاذبههای جنگلی در کنار دیگرجاذبهها از جمله جاذبههای طبیعی، تاریخی فرهنگی و غیره را از دلایل اهمیت این دیار عنوان کرد.
شنبهزاده در انتها با تأکید بر تأثیرات بیماری کرونا بر مراکز گردشگری استان افزود: تعطیلی تمامی تأسیسات گردشگری، تعطیلی کلیه بازارچهها، کارگاههای تولیدی، فروشگاهها و مشاغل خانگی حوزه صنایع دستی، رکود کامل بازار تولید و فروش محصولات صنایع دستی و بیکاری چندماهه کارکنان تأسیسات گردشگری و صنعتگران و تولیدکنندگان صنایع دستی و به تبع آن ایجاد مشکلات معیشتی برای این قشر آسیب پذیر از آثار کرونا در بخش گردشگری ایلام بوده است.
تغییر مسیرعربستان و امارات از ترامپ به بایدن
مصیب نعیمی
کارشناس مسائل خاورمیانه
اگر چه خوی استعمارگری و سلطهجویی امریکا و همچنین حمایت سردمداران امریکا از رژیم صهیونیستی تغییر چندانی نخواهد کرد، اما روابط امریکایی که جو بایدن رئیس جمهور آن باشد، با رژیمهای عربستان و امارات نسبت به امریکای ترامپ، حتماً تغییر خواهد کرد و همانطور که یکی از روزنامهنگاران عرب گفت، از این پس میتوان امارات و عربستان را یتیم خواند. چرا که حتى در صحنه داخلی در مظان اتهام هستند و مدتها پشتیبانی مالی گسترده از «دونالد ترامپ» چه در دوره زمامداری او و چه در هنگامه کارزار انتخاباتی 2020 به امید اینکه دور بعدی به نفع ترامپ تمام شود، داشته اند. از طرف دیگر نوع سیاست جو بایدن و دموکراتها در قبال خاورمیانه متفاوت است و برعکس ترامپی هستند که با تکرویها و فردمحوریهای خود در بحرانهای مختلف منطقهای دست به انتحار سیاسی میزد. آنها میدانند، سیاستهایی که ترامپ در سالهای گذشته در خاورمیانه پیاده کرد، تنها موجب آسیبهای زیادی برای امریکا شده و بنابر این درصدد تغییر آنها خواهند بود. یکی از این مسائل جنگ یمن است که به گفته سران دموکرات مورد حمایت بایدن قرار نخواهد گرفت. ضمن اینکه به نظر نمیرسد، بایدن همچون ترامپ بخواهد هزینه حمایتهای بیجا از عربستانی که به عنوان رژیمی کودککش و رژیمی که مخالفان خود همچون خاشقچی را به مسلخ میبرد، بپردازد و لذا این دو امر میتواند عربستان را در انزوای کامل فرو ببرد. امارات نیز که تقریباً در تمام جنایات 10 سال اخیر عربستان شریک بوده است، از جمله جنگ یمن، ادامه بمباران غیر نظامیان و کشتارهایی که مورد بدنامی غرب در ادعای حقوق بشر بوده، در دوره بایدن، شرایطی مشابه عربستان خواهد داشت. ضمن اینکه ارتباط برخی امرای سابق عربستان و عموزادگان محمد بن سلمان که در بند زندان اسیرند و از دایره قدرت خارج شدهاند، با جو بایدن و دموکراتها را نباید فراموش کرد. زیرا ارتباط آنها همچنان ادامه دارد و قطعاً دموکراتها ترجیح خواهند داد، به جای حاکمان فعلی عربستان که از موقعیتی متزلزل برخوردارند، با کسانی که پیشتر با آنها در ارتباط بوده و به آنها اعتماد بیشتری دارند، در ارتباط باشند. همینطور است وضعیت در امارات که محمد بن زاید با تکرویهای خود، همه برادرانش را از صحنه خارج کرده و موجب اختلاف بین حکام هفتگانه امارات چه در مسأله جنگ علیه یمن و چه موضوع عادیسازی رابطه با رژیم صهیونیستی شده است. امروز از نگاه شخصیتهای کارشناس منطقه، عربستان و امارات و بحرین از نوعی سرخوردگی آشکار رنج میبرند که مجبور هستند به دنبال راهکاری برای خروج از این وضعیت باشند. گرچه فرصتهایشان محدود است و هزینههای آتی برای آنها بالا خواهد بود. با توجه به معادلات جدید و باخت زمامداران امارات و عربستان استراتژی منطقی و صادقانه جمهوری اسلامی ایران در تنشزدایی از منطقه و ممانعت از نفوذ دشمنان توطئهگر میتواند تنها راهکار رهایی از ترفند آنان بوده و همانگونه که وزیر خارجه کشورمان راهکار برونرفت از این چالش را همگرایی میان کشورهای منطقه و همزیستی مسالمتآمیز میان همسایگان دانستند ایران اسلامی با سعه صدر مثالزدنی خود تلاش خواهد کرد وحدت میان ملتهای منطقه را بازگردانده و کابوس جنگهای خانمانسوز را از این منطقه استراتژیک دور کند.
کارشناس مسائل خاورمیانه
اگر چه خوی استعمارگری و سلطهجویی امریکا و همچنین حمایت سردمداران امریکا از رژیم صهیونیستی تغییر چندانی نخواهد کرد، اما روابط امریکایی که جو بایدن رئیس جمهور آن باشد، با رژیمهای عربستان و امارات نسبت به امریکای ترامپ، حتماً تغییر خواهد کرد و همانطور که یکی از روزنامهنگاران عرب گفت، از این پس میتوان امارات و عربستان را یتیم خواند. چرا که حتى در صحنه داخلی در مظان اتهام هستند و مدتها پشتیبانی مالی گسترده از «دونالد ترامپ» چه در دوره زمامداری او و چه در هنگامه کارزار انتخاباتی 2020 به امید اینکه دور بعدی به نفع ترامپ تمام شود، داشته اند. از طرف دیگر نوع سیاست جو بایدن و دموکراتها در قبال خاورمیانه متفاوت است و برعکس ترامپی هستند که با تکرویها و فردمحوریهای خود در بحرانهای مختلف منطقهای دست به انتحار سیاسی میزد. آنها میدانند، سیاستهایی که ترامپ در سالهای گذشته در خاورمیانه پیاده کرد، تنها موجب آسیبهای زیادی برای امریکا شده و بنابر این درصدد تغییر آنها خواهند بود. یکی از این مسائل جنگ یمن است که به گفته سران دموکرات مورد حمایت بایدن قرار نخواهد گرفت. ضمن اینکه به نظر نمیرسد، بایدن همچون ترامپ بخواهد هزینه حمایتهای بیجا از عربستانی که به عنوان رژیمی کودککش و رژیمی که مخالفان خود همچون خاشقچی را به مسلخ میبرد، بپردازد و لذا این دو امر میتواند عربستان را در انزوای کامل فرو ببرد. امارات نیز که تقریباً در تمام جنایات 10 سال اخیر عربستان شریک بوده است، از جمله جنگ یمن، ادامه بمباران غیر نظامیان و کشتارهایی که مورد بدنامی غرب در ادعای حقوق بشر بوده، در دوره بایدن، شرایطی مشابه عربستان خواهد داشت. ضمن اینکه ارتباط برخی امرای سابق عربستان و عموزادگان محمد بن سلمان که در بند زندان اسیرند و از دایره قدرت خارج شدهاند، با جو بایدن و دموکراتها را نباید فراموش کرد. زیرا ارتباط آنها همچنان ادامه دارد و قطعاً دموکراتها ترجیح خواهند داد، به جای حاکمان فعلی عربستان که از موقعیتی متزلزل برخوردارند، با کسانی که پیشتر با آنها در ارتباط بوده و به آنها اعتماد بیشتری دارند، در ارتباط باشند. همینطور است وضعیت در امارات که محمد بن زاید با تکرویهای خود، همه برادرانش را از صحنه خارج کرده و موجب اختلاف بین حکام هفتگانه امارات چه در مسأله جنگ علیه یمن و چه موضوع عادیسازی رابطه با رژیم صهیونیستی شده است. امروز از نگاه شخصیتهای کارشناس منطقه، عربستان و امارات و بحرین از نوعی سرخوردگی آشکار رنج میبرند که مجبور هستند به دنبال راهکاری برای خروج از این وضعیت باشند. گرچه فرصتهایشان محدود است و هزینههای آتی برای آنها بالا خواهد بود. با توجه به معادلات جدید و باخت زمامداران امارات و عربستان استراتژی منطقی و صادقانه جمهوری اسلامی ایران در تنشزدایی از منطقه و ممانعت از نفوذ دشمنان توطئهگر میتواند تنها راهکار رهایی از ترفند آنان بوده و همانگونه که وزیر خارجه کشورمان راهکار برونرفت از این چالش را همگرایی میان کشورهای منطقه و همزیستی مسالمتآمیز میان همسایگان دانستند ایران اسلامی با سعه صدر مثالزدنی خود تلاش خواهد کرد وحدت میان ملتهای منطقه را بازگردانده و کابوس جنگهای خانمانسوز را از این منطقه استراتژیک دور کند.
آغوش گشاده کیش به طرحهای آیندهنگر
غلامحسین مظفری
رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش
«شهرهای آینده»، کلید واژهای است که این روزها میان صاحبنظران، مدیران ارشد و برنامهریزان اجرایی بیش از گذشته شنیده میشود.
اما این موضوع تا چه حد مهم بوده و ناظر به چه ویژگیهایی است؟ شهرهای آینده چه تفاوتی با شهرهای کنونی دارند و انسان در آنها ازچه ظرفیتها و قابلیتهایی برخوردار خواهد بود؟
در این رابطه گفته میشود که اگر قرن بیستم، قرن کشورها بود، قرن بیست و یکم، قرن شهرهاست. شهر آینده، مضمونی است که با شهرهوشمند قرابت داشته و بدون ایجاد الزامات هوشمندسازی، دستیافتنی، نخواهد بود. از اینرو در سالهای اخیر، مسابقهای میان کشورها برای ایجاد شهرهای توسعهیافته، پایدار و در عین حال کاربردی در گرفته است که نمونه آن در کشورهایی چون امریکا، چین، ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور، امارات متحده عربی و چند کشور دیگر دیده میشود.
واقعیت آن است که بسیاری از شهرهای کنونی در سراسر جهان، به دلیل مواجهه با موضوع رشد جمعیت، جابهجایی جمعیت ومهاجرت، تولید و مصرف انبوه کالا، با رشد نامتقارن روبهرو شدهاند و این وضعیت، عوارض زیادی را دامن زده است؛ گرمایش زمین، تخریب محیط زیست، اتکا به منابع تجدیدناپذیر انرژی، آلودگی هوا و آب و خاک، ترافیک، ضعف در ارائه خدمات و شکلگیری پدیده حاشیهنشینی و رشد فقر از جمله عارضههایی است که باید برای آنها به سرعت تدابیری اندیشید. بنابراین چارهای جز طراحی رویکردهای نو برای دستیابی به شهرهای عاری از بحرانهای عدیده نیست. این موضوع تحت عنوان پارادایم شیفت یا جابهجایی پارادایمها، بیش از گذشته در کانون توجهات و مباحث قرار گرفته است.
جمعی ازنخبگان دنیا براین اعتقادند که برای تحقق فردایی بهتر، توجه به عنصر دانایی بهعنوان ثروت پایانناپذیر، اولویت دادن به بهرهگیری از استعدادها، ذهنهای خلاق و مبتکر و نیز استفاده روشمند و هم افزا از ظرفیتهای علمی و پژوهشی، اجرای طرحهای متنوع زیربنایی و روبنایی و البته فرهنگسازی همگانی برای کاربرد بهینه آنها، نقشه راه پیادهسازی شهرهای هوشمند در تمام دنیاست. از همین رو امریکا در دستینی فلوریدا، چین در شنزن، کره جنوبی در سانگدو، امارات در شهر دوبی و مصدر ابوظبی و همچنین ژاپن و سنگاپور در مناطقی از کشورهایشان در حال تحقق شهرهای پاک وهوشمند هستند و در این رابطه برخی از پیشرفتها را رسانهای و برخی را در خفا به پیش میبرند.
ایران عزیز ما نیز به هزارو یک دلیل میتواند و باید در شمار پیشگامان ایجاد شهرهای آینده با لحاظ ویژگیها و مختصات فرهنگی و هویتی خویش باشد تا در دهههای آینده، به جای تأثیرپذیری در شمار تأثیرگذاران قرار گیرد. این اتفاق به مدد تیزبینی موجود و رشد علمی غیر قابل انکار در کشور آغاز شده و نگارش این سطور در تأکید برای تسریع این روند و همگرایی همه عناصر تأثیرگذار در این زیست بوم صورت گرفته است.
حالا این سؤال پیش میآید که از کجا باید آغاز کرد؟ کدام منطقه بیش از سایر مناطق برای پیشگامی این ابرپروژه، استعداد دارد؟ نقطه عزیمت و خاستگاه پیش رو کجاست؟ پرسشهایی از این دست برای آن است تا این خبر خوش به گوش مردم خوبمان برسد که کیش، نقطه اجماع ملی برای تحقق صورتبندی شهر ایرانی در دهههای پیش رو است.
عزم راسخ، وحدت مدیریتی، بخش خصوصی توانمند، وفورسخاوتمندانه انرژیهای پاک و تجدید پذیر نظیر خورشید و دریا، موقعیت سوقالجیشی، محیط زیست کمیاب و در نهایت ایجاد تمام زیرساختهای مورد نیاز به همراه تعبیه شبکههای فیبر نوری برای فعال شدن شبکه نسل پنجم موسوم به 5G که شرط پایهای برای تحقق شهرهای هوشمند است، کیش را بیش از بقیه مناطق کشور، آیندهگرا ومستعد اجرای طرحهای بلندپروازانه کرده است.
شهرهای دیجیتال بیش از شهرهای بزرگ کنونی، دوستدار محیط زیست هستند. در پیوند با این موضوع لازم به اشاره است که درحال حاضر بیشترین میزان استفاده از دوچرخه به نسبت جمعیت در کشور به کیش تعلق دارد و این جزیره، علاوه بر دارا بودن بزرگترین رینگ دوچرخه سواری خاورمیانه، عابردوستترین نقطه ایران است. همآمیزی فناوریهای نو نظیر هوش مصنوعی واینترنت اشیاء در بستر شبکه نسل جدید موسوم به فایوجی، میتوانند هزاران دستاورد تازه را به ارمغان آورند که یکی از آنها حملونقل هوشمند است.
مایه خرسندی است که بگویم این رهیافت نو با انعقاد تفاهمنامهای که با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، وزارت ارتباطات، ستاد فناوریهای فضایی و حملونقل هوشمند و سازمان منطقه آزاد کیش به امضا رسید، برای نخستین بار در کیش به کار گرفته خواهد شد.
جالب است بدانید نتیجه تحقیقی که به تازگی در دانشگاه هاروارد در رابطه با عوامل مؤثر بر خروج از فقر انجام شد، نشان داد که زمان صرف شده برای جابهجایی بیش ازهر عامل دیگر نظیر نرخ جرم و جنایت یا دسترسی به مدارس خوب بر خارج شدن افراد از فقر مؤثر است. این تحقیق میگوید، درجاهایی که پیادهروی یا استفاده از حملونقل عمومی، سریعترین راهها محسوب میشوند، هیچ شهروندی بهدلیل نداشتن خودرو، احساس فقیر بودن نخواهد کرد.
کیش بیش از همیشه و همه جا برای نوآوری و کارآفرینی، شأن و قدر قائل است و ایجاد مرکز بزرگ نوآوری برای حمایت از دانش بنیانها یکی از این اقدامات است که برکات خود را در سالهای بعد نشان خواهد داد. در ادامه این روند، طرح راهاندازی شهرک فناوریهای نو برای سایر شتابدهندهها و شرکتهای فناور و کارآفرین، تعامل با تمامی دانشگاههای مادر و مطرح کشور برای حضور متفاوت در کیش، طراحی شکلگیری دانشگاهی بینالمللی با مشارکت دانشگاه معتبر خارجی و دانشگاههای داخلی، استقرار صنایع خلاق یا صنایع نرم و اقدامات دانش پایه دیگر در دستور کار است تا هاب علمی، نوگرایی و نوآفرینی منطقه در این خطه طلایی شمال آبهای خلیج همیشه فارس شکل گیرد و به محلی برای زیست سعادتمندانه انسانها و سکویی برای صادرات خدمات کالا و محصولات دانش بنیان تبدیل گردد.
ادبیات ما هم پشتیبان و الهامبخش همیشه ما در این مسیر است. آنچنان که سهراب عزیز اینگونه آرزو داشت: قایقی خواهم ساخت / خواهم انداخت به آب / پشت دریاها شهری است / که در آن پنجرهها رو به تجلی باز است.
رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل سازمان منطقه آزاد کیش
«شهرهای آینده»، کلید واژهای است که این روزها میان صاحبنظران، مدیران ارشد و برنامهریزان اجرایی بیش از گذشته شنیده میشود.
اما این موضوع تا چه حد مهم بوده و ناظر به چه ویژگیهایی است؟ شهرهای آینده چه تفاوتی با شهرهای کنونی دارند و انسان در آنها ازچه ظرفیتها و قابلیتهایی برخوردار خواهد بود؟
در این رابطه گفته میشود که اگر قرن بیستم، قرن کشورها بود، قرن بیست و یکم، قرن شهرهاست. شهر آینده، مضمونی است که با شهرهوشمند قرابت داشته و بدون ایجاد الزامات هوشمندسازی، دستیافتنی، نخواهد بود. از اینرو در سالهای اخیر، مسابقهای میان کشورها برای ایجاد شهرهای توسعهیافته، پایدار و در عین حال کاربردی در گرفته است که نمونه آن در کشورهایی چون امریکا، چین، ژاپن، کره جنوبی، سنگاپور، امارات متحده عربی و چند کشور دیگر دیده میشود.
واقعیت آن است که بسیاری از شهرهای کنونی در سراسر جهان، به دلیل مواجهه با موضوع رشد جمعیت، جابهجایی جمعیت ومهاجرت، تولید و مصرف انبوه کالا، با رشد نامتقارن روبهرو شدهاند و این وضعیت، عوارض زیادی را دامن زده است؛ گرمایش زمین، تخریب محیط زیست، اتکا به منابع تجدیدناپذیر انرژی، آلودگی هوا و آب و خاک، ترافیک، ضعف در ارائه خدمات و شکلگیری پدیده حاشیهنشینی و رشد فقر از جمله عارضههایی است که باید برای آنها به سرعت تدابیری اندیشید. بنابراین چارهای جز طراحی رویکردهای نو برای دستیابی به شهرهای عاری از بحرانهای عدیده نیست. این موضوع تحت عنوان پارادایم شیفت یا جابهجایی پارادایمها، بیش از گذشته در کانون توجهات و مباحث قرار گرفته است.
جمعی ازنخبگان دنیا براین اعتقادند که برای تحقق فردایی بهتر، توجه به عنصر دانایی بهعنوان ثروت پایانناپذیر، اولویت دادن به بهرهگیری از استعدادها، ذهنهای خلاق و مبتکر و نیز استفاده روشمند و هم افزا از ظرفیتهای علمی و پژوهشی، اجرای طرحهای متنوع زیربنایی و روبنایی و البته فرهنگسازی همگانی برای کاربرد بهینه آنها، نقشه راه پیادهسازی شهرهای هوشمند در تمام دنیاست. از همین رو امریکا در دستینی فلوریدا، چین در شنزن، کره جنوبی در سانگدو، امارات در شهر دوبی و مصدر ابوظبی و همچنین ژاپن و سنگاپور در مناطقی از کشورهایشان در حال تحقق شهرهای پاک وهوشمند هستند و در این رابطه برخی از پیشرفتها را رسانهای و برخی را در خفا به پیش میبرند.
ایران عزیز ما نیز به هزارو یک دلیل میتواند و باید در شمار پیشگامان ایجاد شهرهای آینده با لحاظ ویژگیها و مختصات فرهنگی و هویتی خویش باشد تا در دهههای آینده، به جای تأثیرپذیری در شمار تأثیرگذاران قرار گیرد. این اتفاق به مدد تیزبینی موجود و رشد علمی غیر قابل انکار در کشور آغاز شده و نگارش این سطور در تأکید برای تسریع این روند و همگرایی همه عناصر تأثیرگذار در این زیست بوم صورت گرفته است.
حالا این سؤال پیش میآید که از کجا باید آغاز کرد؟ کدام منطقه بیش از سایر مناطق برای پیشگامی این ابرپروژه، استعداد دارد؟ نقطه عزیمت و خاستگاه پیش رو کجاست؟ پرسشهایی از این دست برای آن است تا این خبر خوش به گوش مردم خوبمان برسد که کیش، نقطه اجماع ملی برای تحقق صورتبندی شهر ایرانی در دهههای پیش رو است.
عزم راسخ، وحدت مدیریتی، بخش خصوصی توانمند، وفورسخاوتمندانه انرژیهای پاک و تجدید پذیر نظیر خورشید و دریا، موقعیت سوقالجیشی، محیط زیست کمیاب و در نهایت ایجاد تمام زیرساختهای مورد نیاز به همراه تعبیه شبکههای فیبر نوری برای فعال شدن شبکه نسل پنجم موسوم به 5G که شرط پایهای برای تحقق شهرهای هوشمند است، کیش را بیش از بقیه مناطق کشور، آیندهگرا ومستعد اجرای طرحهای بلندپروازانه کرده است.
شهرهای دیجیتال بیش از شهرهای بزرگ کنونی، دوستدار محیط زیست هستند. در پیوند با این موضوع لازم به اشاره است که درحال حاضر بیشترین میزان استفاده از دوچرخه به نسبت جمعیت در کشور به کیش تعلق دارد و این جزیره، علاوه بر دارا بودن بزرگترین رینگ دوچرخه سواری خاورمیانه، عابردوستترین نقطه ایران است. همآمیزی فناوریهای نو نظیر هوش مصنوعی واینترنت اشیاء در بستر شبکه نسل جدید موسوم به فایوجی، میتوانند هزاران دستاورد تازه را به ارمغان آورند که یکی از آنها حملونقل هوشمند است.
مایه خرسندی است که بگویم این رهیافت نو با انعقاد تفاهمنامهای که با معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، وزارت ارتباطات، ستاد فناوریهای فضایی و حملونقل هوشمند و سازمان منطقه آزاد کیش به امضا رسید، برای نخستین بار در کیش به کار گرفته خواهد شد.
جالب است بدانید نتیجه تحقیقی که به تازگی در دانشگاه هاروارد در رابطه با عوامل مؤثر بر خروج از فقر انجام شد، نشان داد که زمان صرف شده برای جابهجایی بیش ازهر عامل دیگر نظیر نرخ جرم و جنایت یا دسترسی به مدارس خوب بر خارج شدن افراد از فقر مؤثر است. این تحقیق میگوید، درجاهایی که پیادهروی یا استفاده از حملونقل عمومی، سریعترین راهها محسوب میشوند، هیچ شهروندی بهدلیل نداشتن خودرو، احساس فقیر بودن نخواهد کرد.
کیش بیش از همیشه و همه جا برای نوآوری و کارآفرینی، شأن و قدر قائل است و ایجاد مرکز بزرگ نوآوری برای حمایت از دانش بنیانها یکی از این اقدامات است که برکات خود را در سالهای بعد نشان خواهد داد. در ادامه این روند، طرح راهاندازی شهرک فناوریهای نو برای سایر شتابدهندهها و شرکتهای فناور و کارآفرین، تعامل با تمامی دانشگاههای مادر و مطرح کشور برای حضور متفاوت در کیش، طراحی شکلگیری دانشگاهی بینالمللی با مشارکت دانشگاه معتبر خارجی و دانشگاههای داخلی، استقرار صنایع خلاق یا صنایع نرم و اقدامات دانش پایه دیگر در دستور کار است تا هاب علمی، نوگرایی و نوآفرینی منطقه در این خطه طلایی شمال آبهای خلیج همیشه فارس شکل گیرد و به محلی برای زیست سعادتمندانه انسانها و سکویی برای صادرات خدمات کالا و محصولات دانش بنیان تبدیل گردد.
ادبیات ما هم پشتیبان و الهامبخش همیشه ما در این مسیر است. آنچنان که سهراب عزیز اینگونه آرزو داشت: قایقی خواهم ساخت / خواهم انداخت به آب / پشت دریاها شهری است / که در آن پنجرهها رو به تجلی باز است.
انتخابات امریکا و اقتصاد ایران
منصور بیطرف
دبیر سرویس اقتصادی
لودویگ ویتگنشتاین، فیلسوف اتریشی که مبدع فلسفه زبان هم است، میگوید، پاسخ درست همیشه در سؤال درست وجود دارد. سؤال را اگر درست بپرسیم، بدون شک پاسخ درست را هم دریافت خواهیم کرد. شاید مشکل اکثر ما این باشد که نمیدانیم سؤال درست در کجاست. برای مثال اگر دعوایی را در خیابان ببینیم بدون شک ظاهر دعوا ما را به این نتیجه میرساند که دو فرد عصبانی با هم گلاویز شدهاند اما اینکه چرا عصبانی هستند و چه عواملی آنها را به این سمت کشانده، مدنظر ما قرار نمیگیرد. بنا بر آخرین تحقیقاتی که صورت گرفته، مردم ایران جزو سه کشور اول عصبانی جهان هستند که دلایل آن را میتوان در خیلی از عوامل از جمله مسائل اقتصادی و کاهش درآمدها و افزایش هزینهها جستوجو کرد. یک فرد سرپرست خانوار برای آنکه بتواند حداقلهای سفره خانواده را نگه دارد مجبور است چند شغل داشته باشد. از اینرو از این فرد نمیتوان به هیچوجه انتظار داشت که آرامش خود را در شرایط چالشی حفظ کند و اگر در خانواده این فرد، فرد بیماری هم باشد که قیمت داروی آن سرسامآور باشد، دیگر اصلاً نمیتوان انتظار بروز خشونت از او را نداشت. لذا شاید به خاطر همین مسائل باشد که کوچکترین تحولاتی که در عرصه سیاست، اعم از داخلی یا خارجی، رخ دهد که بر اقتصاد خانوارها تأثیر بسزایی بگذارد، مورد توجه همگان قرار گیرد حتی اگر این تحول اتفاق مهمی مانند انتخابات امریکا باشد. انتخاباتی که به گفته خود آنها تاریخیترین انتخابات آن کشور بود چون برای اولین بار در آن کشور مسائل سیاسی دوقطبی شده بود و همین کافی بود که بیش از 140 میلیون نفر به خط شوند تا رئیس جمهور منتخب خود را انتخاب کنند. جدا از خود امریکا، فضای سیاسی ایران هم به نوعی به این انتخابات گره خورده بود و از یک هفته قبل از انتخابات بحث آن آنچنان در فضای سیاسی ایران داغ بود که اکثر مردم از افراد عادی گرفته تا نخبگان دانشگاهی این سؤال را مطرح میکردند که، «چه کسی برنده میشود؛ ترامپ یا بایدن.» چون هرکدام که انتخاب میشدند به هر حال سرنوشت آینده کشور ما هم از آن بیتأثیر نمیبود. اما به هر روی شاید برای اولین بار بود که انتظارات اقتصادی مردم ایران ناخواسته به سرنوشت انتخابات امریکا گره خورده بود. اتفاقی که پیش از این ما در دورههای گذشته به هیچ وجه شاهد آن نبودیم.
بنابراین، سؤال این است که چرا انتخابات امریکا برای ایران یا بهتر بگوییم برای مردم ایران، اهمیت یافته و مهم شده بود؟ پیش از این برای مردم کوچه و خیابان ایران مهم نبود که بوش رئیس جمهور امریکا شود یا بیل کلینتون، اوباما باشد یا مک کین، زیرا هرکدام از آنها سیاست مشخصی را در قبال ایران داشتند و ایران هم در مقابل، سیاست تعریف شده خود را در پی گرفته بود. این ماجرا تا سال 1384 همینگونه ادامه یافت. اما از سال 1384 ورقها به گونهای دیگر برگشت و همین برگشتن ورقها سرنوشت ایران را هم به مسیری کشاند که اکنون شاهد آن هستیم.
بهتر است برای تبیین این ماجرا به سال 1384 برگردیم، سالی که انتخابات نهمین ریاست جمهوری ایران برگزار شد و در آن کارزار انتخاباتی، محمود احمدینژاد به ریاست جمهوری ایران رسید. انتخاب محمود احمدینژاد عملاً بسیاری از اصول و رفتارهای پیشین دولتمردان ایران را تغییر داد. تا پیش از این، ایران برای حل مسأله هستهای خود که از سال 1382 زیر ذره بین قدرتهای اروپایی قرار گرفته بود با تروئیکا (بریتانیا، آلمان و فرانسه) مذاکره میکرد و آن قدرتها داشتند به نیابت از دیگر قدرتها مسائل فیمابین را حل میکردند، اما با راه یافتن احمدینژاد به کاخ ریاست جمهوری این روند به گونهای دیگر تغییر یافت و عاقبت کار به جایی رسید که مسأله ایران به یک معضل جهانی تبدیل و حل آن به شورای امنیت سازمان ملل محول شد. یادمان نمیرود زمانی که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامههایی علیه ایران صادر میکرد، رئیس جمهور وقت آن قطعنامه را «کاغذ پاره» نامید و با ادبیات سخیف با آنها برخورد میکرد. در آن مراحل بود که پای ایالات متحده برای اولین بار به مذاکرات هستهای ایران باز شد و گروه 1+5 برای حل آن شکل گرفت. در واقع در این گروه، مابقی 5 کشور تحت سلطه امریکا قرار داشتند و معتقد بودند که ایران باید مشکلش را با امریکا حل کند تا آنها هم به نوبه خود وارد مدار قرار گیرند. یعنی معضلی که در سال 1382 یا 1383 با سه کشور اروپایی حل میشد و همه جهان هم متفق بودند، رئیس جمهور وقت آن را به مسیری کشاند که ابتدا آن را یک معضل جهانی کرد و سپس پای امریکا را به میز مذاکره کشاند و توافق تروئیکا به توافق غیرمستقیم ایران و امریکا بدل شد؛ توافق و مذاکراتی که با انتخاب روحانی به ریاست جمهوری به «برجام» منتهی شد. ما اکنون در پی بررسی نقاط ضعف یا قوت برجام نیستیم اما آنچه که مهم است این است که اشتباهات گذشته دولتمردان ما باعث تغییر مسیری شد که اکنون نتیجه نهایی انتخابات امریکا برای سرنوشت اقتصاد ایران آنقدر اهمیت پیدا کرده است که نمود آن را میتوان در بازار ارز مشاهده کرد. فیالواقع اگر تاریخ محکمهای میداشت و اگر وجدان تاریخی روشن میبود میبایست گذشته مان و رئیس جمهور وقتمان را به زیر سؤال میبردیم. در آن صورت شاید میتوانستیم پاسخ مناسبی را برای آیندگان دریافت کنیم.
دبیر سرویس اقتصادی
لودویگ ویتگنشتاین، فیلسوف اتریشی که مبدع فلسفه زبان هم است، میگوید، پاسخ درست همیشه در سؤال درست وجود دارد. سؤال را اگر درست بپرسیم، بدون شک پاسخ درست را هم دریافت خواهیم کرد. شاید مشکل اکثر ما این باشد که نمیدانیم سؤال درست در کجاست. برای مثال اگر دعوایی را در خیابان ببینیم بدون شک ظاهر دعوا ما را به این نتیجه میرساند که دو فرد عصبانی با هم گلاویز شدهاند اما اینکه چرا عصبانی هستند و چه عواملی آنها را به این سمت کشانده، مدنظر ما قرار نمیگیرد. بنا بر آخرین تحقیقاتی که صورت گرفته، مردم ایران جزو سه کشور اول عصبانی جهان هستند که دلایل آن را میتوان در خیلی از عوامل از جمله مسائل اقتصادی و کاهش درآمدها و افزایش هزینهها جستوجو کرد. یک فرد سرپرست خانوار برای آنکه بتواند حداقلهای سفره خانواده را نگه دارد مجبور است چند شغل داشته باشد. از اینرو از این فرد نمیتوان به هیچوجه انتظار داشت که آرامش خود را در شرایط چالشی حفظ کند و اگر در خانواده این فرد، فرد بیماری هم باشد که قیمت داروی آن سرسامآور باشد، دیگر اصلاً نمیتوان انتظار بروز خشونت از او را نداشت. لذا شاید به خاطر همین مسائل باشد که کوچکترین تحولاتی که در عرصه سیاست، اعم از داخلی یا خارجی، رخ دهد که بر اقتصاد خانوارها تأثیر بسزایی بگذارد، مورد توجه همگان قرار گیرد حتی اگر این تحول اتفاق مهمی مانند انتخابات امریکا باشد. انتخاباتی که به گفته خود آنها تاریخیترین انتخابات آن کشور بود چون برای اولین بار در آن کشور مسائل سیاسی دوقطبی شده بود و همین کافی بود که بیش از 140 میلیون نفر به خط شوند تا رئیس جمهور منتخب خود را انتخاب کنند. جدا از خود امریکا، فضای سیاسی ایران هم به نوعی به این انتخابات گره خورده بود و از یک هفته قبل از انتخابات بحث آن آنچنان در فضای سیاسی ایران داغ بود که اکثر مردم از افراد عادی گرفته تا نخبگان دانشگاهی این سؤال را مطرح میکردند که، «چه کسی برنده میشود؛ ترامپ یا بایدن.» چون هرکدام که انتخاب میشدند به هر حال سرنوشت آینده کشور ما هم از آن بیتأثیر نمیبود. اما به هر روی شاید برای اولین بار بود که انتظارات اقتصادی مردم ایران ناخواسته به سرنوشت انتخابات امریکا گره خورده بود. اتفاقی که پیش از این ما در دورههای گذشته به هیچ وجه شاهد آن نبودیم.
بنابراین، سؤال این است که چرا انتخابات امریکا برای ایران یا بهتر بگوییم برای مردم ایران، اهمیت یافته و مهم شده بود؟ پیش از این برای مردم کوچه و خیابان ایران مهم نبود که بوش رئیس جمهور امریکا شود یا بیل کلینتون، اوباما باشد یا مک کین، زیرا هرکدام از آنها سیاست مشخصی را در قبال ایران داشتند و ایران هم در مقابل، سیاست تعریف شده خود را در پی گرفته بود. این ماجرا تا سال 1384 همینگونه ادامه یافت. اما از سال 1384 ورقها به گونهای دیگر برگشت و همین برگشتن ورقها سرنوشت ایران را هم به مسیری کشاند که اکنون شاهد آن هستیم.
بهتر است برای تبیین این ماجرا به سال 1384 برگردیم، سالی که انتخابات نهمین ریاست جمهوری ایران برگزار شد و در آن کارزار انتخاباتی، محمود احمدینژاد به ریاست جمهوری ایران رسید. انتخاب محمود احمدینژاد عملاً بسیاری از اصول و رفتارهای پیشین دولتمردان ایران را تغییر داد. تا پیش از این، ایران برای حل مسأله هستهای خود که از سال 1382 زیر ذره بین قدرتهای اروپایی قرار گرفته بود با تروئیکا (بریتانیا، آلمان و فرانسه) مذاکره میکرد و آن قدرتها داشتند به نیابت از دیگر قدرتها مسائل فیمابین را حل میکردند، اما با راه یافتن احمدینژاد به کاخ ریاست جمهوری این روند به گونهای دیگر تغییر یافت و عاقبت کار به جایی رسید که مسأله ایران به یک معضل جهانی تبدیل و حل آن به شورای امنیت سازمان ملل محول شد. یادمان نمیرود زمانی که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامههایی علیه ایران صادر میکرد، رئیس جمهور وقت آن قطعنامه را «کاغذ پاره» نامید و با ادبیات سخیف با آنها برخورد میکرد. در آن مراحل بود که پای ایالات متحده برای اولین بار به مذاکرات هستهای ایران باز شد و گروه 1+5 برای حل آن شکل گرفت. در واقع در این گروه، مابقی 5 کشور تحت سلطه امریکا قرار داشتند و معتقد بودند که ایران باید مشکلش را با امریکا حل کند تا آنها هم به نوبه خود وارد مدار قرار گیرند. یعنی معضلی که در سال 1382 یا 1383 با سه کشور اروپایی حل میشد و همه جهان هم متفق بودند، رئیس جمهور وقت آن را به مسیری کشاند که ابتدا آن را یک معضل جهانی کرد و سپس پای امریکا را به میز مذاکره کشاند و توافق تروئیکا به توافق غیرمستقیم ایران و امریکا بدل شد؛ توافق و مذاکراتی که با انتخاب روحانی به ریاست جمهوری به «برجام» منتهی شد. ما اکنون در پی بررسی نقاط ضعف یا قوت برجام نیستیم اما آنچه که مهم است این است که اشتباهات گذشته دولتمردان ما باعث تغییر مسیری شد که اکنون نتیجه نهایی انتخابات امریکا برای سرنوشت اقتصاد ایران آنقدر اهمیت پیدا کرده است که نمود آن را میتوان در بازار ارز مشاهده کرد. فیالواقع اگر تاریخ محکمهای میداشت و اگر وجدان تاریخی روشن میبود میبایست گذشته مان و رئیس جمهور وقتمان را به زیر سؤال میبردیم. در آن صورت شاید میتوانستیم پاسخ مناسبی را برای آیندگان دریافت کنیم.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جـوابیه
در خصوص پیام مردمی منتشر شده در مورخ 27/7/99 با موضوع ازدحام مسافر در اتوبوس / طی بررسی به عمل آمده از سیستم مدیریت هوشمند ناوگان، تعداد اتوبوسهای شاغل در خط مورد نظر شهروند گرامی بر اساس میزان تقاضای سفر برنامه ریزی شده است و با کمترین انحراف به مسافران محترم، سرویس رسانی میکند. لازم به ذکر است، به عوامل خط مورد نظر شهروند گرامی، در خصوص نظارت بیشتر بر اجرای دقیق برنامه زمانبندی و سرویسرسانی مطلوبتر، توجه داده شد.
حبیبه ساوه دورودی/ مشاور مدیر عامل و مدیر روابط عمومی شركت واحد اتوبوسرانی تهران
نظــــــر مـــردم
افزایش قیمت شویندههای بهداشتی/ محمد فؤاد کاسب: مدتی است قیمت محصولات شوینده و بهداشتی افزایش یافته از مسئولان ذیربط درخواست پیگیری داریم.
علت افزایش قیمت زمین چیست؟/ آقای جمالی از اصفهان: لطفاً از مسئولین بپرسید علت گرانی قیمت زمین چیست؟ بگذارید جوانان سروسامان بگیرند و بتوانند زندگی کنند. تا کی این قیمت زمین و مسکن میخواهد بالا برود؟
با این تورم همسان سازی حقوق بازنشستگان به چشم نمیآید/ مسعود دلسوز: قبل از اینکه طرح همسان سازی حقوق برای بازنشستگان اعمال شود و به دستشان برسد اینقدر قیمتها بالا رفت که آن همسان سازی هیچ تأثیری ندارد. قشری از جامعه دارند زیر فشار این گرانی له می شوند و خجالت زن و بچه را می کشند و هیچ کس هم جوابگو نیست.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
جـوابیه
در خصوص پیام مردمی منتشر شده در مورخ 27/7/99 با موضوع ازدحام مسافر در اتوبوس / طی بررسی به عمل آمده از سیستم مدیریت هوشمند ناوگان، تعداد اتوبوسهای شاغل در خط مورد نظر شهروند گرامی بر اساس میزان تقاضای سفر برنامه ریزی شده است و با کمترین انحراف به مسافران محترم، سرویس رسانی میکند. لازم به ذکر است، به عوامل خط مورد نظر شهروند گرامی، در خصوص نظارت بیشتر بر اجرای دقیق برنامه زمانبندی و سرویسرسانی مطلوبتر، توجه داده شد.
حبیبه ساوه دورودی/ مشاور مدیر عامل و مدیر روابط عمومی شركت واحد اتوبوسرانی تهران
نظــــــر مـــردم
افزایش قیمت شویندههای بهداشتی/ محمد فؤاد کاسب: مدتی است قیمت محصولات شوینده و بهداشتی افزایش یافته از مسئولان ذیربط درخواست پیگیری داریم.
علت افزایش قیمت زمین چیست؟/ آقای جمالی از اصفهان: لطفاً از مسئولین بپرسید علت گرانی قیمت زمین چیست؟ بگذارید جوانان سروسامان بگیرند و بتوانند زندگی کنند. تا کی این قیمت زمین و مسکن میخواهد بالا برود؟
با این تورم همسان سازی حقوق بازنشستگان به چشم نمیآید/ مسعود دلسوز: قبل از اینکه طرح همسان سازی حقوق برای بازنشستگان اعمال شود و به دستشان برسد اینقدر قیمتها بالا رفت که آن همسان سازی هیچ تأثیری ندارد. قشری از جامعه دارند زیر فشار این گرانی له می شوند و خجالت زن و بچه را می کشند و هیچ کس هم جوابگو نیست.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
# من - ماسک - میزنم
-
باید از فضای جدید امریکا استفاده کنیم
-
سه شنبههای شعر <ایران>
-
کاسبان تحریم شایعه نسازند
-
هر 8 ثانیه یک مبتلا / هر 23 ثانیه یک بستری
-
ارائه طرح محدودیت تردد خودروهای شخصی از ساعت 21
-
دعوت به گفتوگو
-
17 درصد ثروت جهانی در دستان 1000 نفر
-
خداحافظی با سوت و پرچم ایرانی در جام جهانی
-
شازده کوچولو شخصیتی که خالقاش را جاودانه کرد
-
نقش پنجه کرونا بر تابلوی هزار رنگ گردشگری ایلام
-
تغییر مسیرعربستان و امارات از ترامپ به بایدن
-
آغوش گشاده کیش به طرحهای آیندهنگر
-
انتخابات امریکا و اقتصاد ایران
-
صفحه ویژه ایران قرن
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین